سلام علی آل یاسین...!(156)

                                                              مقدمه نشریه هادی شماره 54

السلام علیکم یا اهل بیت التبوه و ...

و مصابيح الدّجي؛

و چراغ‏هاي [روشني بخش در] ظلمت‏ها و تاريكي‏ها.

مصابيح جمع مصباح از ريشه «صَبَحَ» به معناي انكشافي است كه در ظلمت و تاريكي مادي يا معنوي رخ مي‏دهد و روشنايي ظاهري يا باطني ايجاد مي‏گردد. به همين مناسبت، ظهور فجر را صُبْح گفته‏اند و همچنين گفته‏اند: دجي به معناي ظلمت يا تاريكي شب همراه با ابر فراگير است به گونه‏اي كه ماه و ستاره‏اي قابل رؤيت نباشد[اقرب الموارد، ج1، ص321 «دجي»].

و بدين ترتيب «مصباح الدجي» به معناي چراغي است كه تاريكي‏ها و ظلمت‏ها را روشن مي‏كند. خواه چراغ، روشنايي و تاريكي مادي باشد، مانند (و زيّنّا السّماء الدّنيا بمصابيح)[ و آسمان دنيا (پايين‏ترين آسمان) را به چراغ‏هايي زينت داديم (سوره فصّلت، آيه 12).]  خواه معنوي، مانند (فألّف بين قلوبكم فأصبحتم بنعمته إخواناً)[ پس خداوند بين دلهايتان الفت برقرار كرد و با نعمت پروردگارتان با يك ديگر برادر گشتيد (سوره آل عمران، آيه 103).].

پيشوايان نور

مراد از ظلمتي كه در اين جمله زيارت آمده يا ظلمت عدم است كه پس از شكافته شدن آن به وسيله نور وجود، موجودات پديد آمده‏اند؛ يا ظلمت جهل، ناداني، كفر و... است كه با نور علم و آگاهي شكافته مي‏شود. هر يك از اين دو معنا مراد باشد، ائمّه (عليهم‏السلام) به عنوان مصباح و چراغي كه به بركت آنها اين روشنايي ايجاد شد، مطرح خواهند بود. چنان كه ممكن است هر دو معنا يا جامع آنها مراد باشد. توضيح اين كه:

ائمّه اطهار (عليهم‏السلام) از يك سو با خدا مرتبط هستند و ازسوي ديگر با ساير موجودات. بدين‏گونه كه فيض الهي را از ذات اقدس ربوبي دريافت مي‏كنند و به ساير موجودات مي‏رسانند. از اين جهت مي‏گوييم: آنان واسطه فيض خدا هستند و هر فيضي كه در هر نقطه عالم هستي در هر زمان و هر مكان به هر موجودي مي‏رسد، به بركت وساطت آنان است.

امام صادق (عليه‏السلام) به ابوخالد فرمود:

نور امام در قلب مؤمنان از نور خورشيد روشني بخش در روز بيشتر است. به خدا سوگند! قلوب مؤمنان را آنان نوراني مي‏كنند خداوند به مشيّت و حكمت خود نورشان را از عدّه‏اي دريغ مي‏كند. در نتيجه ظلمت و تاريكي، قلب‏هاي آنان را فرا مي‏گيرد [بحار، ج23، ص308.].

شرط بهره‏مندي از نور هدايت

كسي كه خواهان روشنايي در دل تاريكي است ناچار به استفاده كردن از چراغ است. از اين جهت انسان هدايت طلب بايد از نور هدايت ائمّه (عليهم‏السلام) استفاده كند. چنان كه نمي‏توان از چراغ، پيش تر رفت بلكه بايد چراغ را روشن كرد و سپس در پناه روشنايي آن راه را از بيراهه تشخيص داد، انسان حقيقت طلب نيز بايد در پناه هدايت ائمّه (عليهم‏السلام) به راهش ادامه دهد.

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در سفارشات خود، امّت را از سبقت گرفتن از ائمّه اطهار (عليهم‏السلام) و طلب هدايت نكردن از آنان و هدايت طلبيدن از ديگران بر حذر داشته است: «فلا تَسْبِقوهم فَتهْلكوا»[ ـ بحار، ج23، ص142] در بيان ديگري از آن حضرت درباره اهل بيت وحي و نبوت رسيده است:

آن كس كه دوست دارد بر كشتي نجات سوار شود، به دستگيره محكم تمسّك جويد و به ريسمان ثابت و پايدار الهي چنگ بزند، پس از من چاره‏اي جز دوستي با علي [(عليه‏السلام)] و دشمني با دشمنان او ندارد و براي هدايت خواهي بايد به سراغ فرزندان او برود؛ من أحبّ أن يركب سفينة النجاة و يستمسك بالعروة الوثقي ويعتصم بحبل الله المتين فَلْيُوال عليّاً بعدى وليُعاد عدوَّه و ليأتمّ بالهداة من ولده...[ همان، ص144.].

يك نور در چهارده چراغ

مصابيح جمع است و اشاره به تعدّد دارد، ليكن اين تعدّد منافاتي با نور واحد بودن ائمّه (عليهم‏السلام) ندارد؛ زيرا وحدت، از آنِ نور است نه چراغ. از باب تشبيه مي‏توان گفت:

لامپي كه جريان الكتريسيته را به نور تبديل و اطراف خود را روشن مي‏كند، ممكن است آسيب ببيند و به جاي آن لامپ ديگري نصب گردد، امّا جريان الكتريسيته و نوري كه از آن ساطع مي‏گردد يكي بيش نيست. تعدّد و دوگانگي از آن لامپ و ابزار منعكس كننده نور است، نه روشنايي و جريان الكتريسيته. و چون لامپ‏ها متناسب با شرايط زماني و مكاني انتخاب مي‏شود، اَشكال و اَلوان گوناگون پيدا مي‏كند: گاهي بزرگ، گاهي كوچك، گاهي سبز، گاهي قرمز، گاهي سفيد، گاهي بنفش و... انتخاب مي‏گردد. پس يك نور است كه شدّت و ضعف پيدا مي‏كند و به رنگ‏هاي گوناگون جلوه‏گر مي‏شود. ائمّه (عليهم‏السلام) كه حامل حقيقت امامت هستند به اقتضاي شرايط زماني و مكاني جلوه‏هاي مختلفي داشته و دارند: گاهي صبر، سكوت و خانه نشيني، گاهي صلح و سوزش، گاهي قيام و نبرد خونين، گاهي عبادت و دعا، گاهي تشكيل حوزه تدريس، تربيت شاگرد و بيان احكام، حِكَم و معارف، گاهي تحمّل زندان و حبس، گاهي.... حقيقت امامت يك چيز است و تنها يك هدف دارد كه چيزي جز هدايت مردم، نورانيت آنها و الهي كردن جامعه نيست، امّا در هر عصري به مقتضاي همان عصر جلوه مي‏كند.