سلام علی آل یاسین...!(160)

    هوالسلام                                                         

    مقدمه نشریه هادی شماره 55

السلام علیکم یا اهل بیت النبوه و ...

و أعلام التّقي؛

ونشانه‏هاي پرواپيشگي.

عَلَم اسم براي هر چيزي است كه به وسيله آن مطلبي دانسته شود. از اين رو به تابلوها و نشانه‏هايي كه در راه‏ها نصب مي‏شود تا علامت باشد و مايه هدايت گردد، عَلَم گفته مي‏شود و در مسيرهاي معنوي مهلكه‏هايي وجوددارد، بلكه از لحاظ كميت بيشتر و از لحاظ كيفيت خطرناك‏تر هم است.اين خطرات و مهالك همان است كه در بيان شرع مقدّس به صورت احكام واجب، حرام، حلال و... بيان شده و سالك اين مسير موظّف به انجام واجبات، پرهيز از محرّمات و رعايت ساير احكام است. هر عالِم ديني كه احكام الهي را بيان و مردم را با مرزهاي واجب و حرام آشنا مي‏كند، در حدّ خود عَلَم هدايت و تقواست، ليكن ائمّه اطهار (عليهم‏السلام) در اين زمينه نيز مانند ساير زمينه‏ها در مرتبه و مرحله‏اي هستند كه ديگران را نمي‏توان با آنها مقايسه كرد؛ زيرا:

اوّلاً، ديگران هر چه دارند از آنها آموخته‏اند و فقط واسطه‏اي هستند كه علوم الهي و احكام و حِكَم را از آنها مي‏گيرند و به مردم منتقل مي‏كنند ولي ائمّه (عليهم‏السلام) در مكتب كسي تتلمذ نكرده‏اند، بلكه علومشان را به صورت ارثي و با واسطه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از خداي سبحان گرفته‏اند.

ثانياً، ديگران در آنچه دارند، ناقصند، يعني نسبت دانايي‏هايشان از آنچه نمي‏دانند بسيار اندك است، در حالي كه ائمّه اطهار (عليهم‏السلام) نقصي در اين جهت ندارند.

ثالثاً، ائمّه (عليهم‏السلام) گذشته از عصمت در مقام علم، در مقام عمل نيز معصوم هستند و نه تنها گفتارشان حجّت شرعي و مبيّن احكام الهي است، اعمالشان نيز حجّت شرعي و مبيّن احكام است، چنان كه سكوتشان در مقام امكان تكلّم و قدرت بر نفي و اثبات كه اصطلاحاً تقرير معصوم ناميده مي‏شود حجّت و مبيّن احكام است.

رابعاً، يگانگي و پيوند ائمّه اطهار (عليهم‏السلام) با قرآن كه آن نيز عَلَم تقواست و مبيّن و مفسّر آن بودن، خصوصيّت ديگري است كه ائمّه (عليهم‏السلام) را از ديگران ممتاز مي‏كند.

افزون بر آنچه گذشت، عَلَم و پرچم نشانه تعلّق و وابستگي است وائمّه اطهار (عليهم‏السلام) که  مصداق كامل و نمونه بارز عَلَم تقوا و معيار ايمان هستند. از اين جهت تعلّق و وابستگي به آنان نشانه ايمان و تقواست

اشارات

1- دايره تقوا

تقوا بر حسب لغت، مطلق صيانت و نگهداري هر چيزي از هر امر ناپسندي را شامل مي‏شود، خواه ناپسند بودن آن، شرعي باشد يا عرفي. و اعم از آن كه دليل آن عقلي باشد يا نقلي. نيز عبارت است از توجّه به حق و جريان طبيعي و روال عادي عمل. چنان كه فجور كه در مقابل تقوا قرار دارد: (فألهمها فجورها وتقويها) [سوره شمس، آيه 8] دريدن اين اعتدال و خارج نشدن از جريان طبيعي و روال متعارف است. بنابر اين، تلاش براي حفظ اعتدال و خارج نشدن از جريان طبيعي و روال متعارف كه با اطاعت از اوامر و نواهي الهي تحقق پيدا مي‏كند، همان تقوا، صيانت و سپر گرفتن است. همان‏گونه كه مواظبت بر اوامر و نواهي عقلي و عرفي چنين است. از اين جهت امام صادق (عليه‏السلام) فرمود: تقوا آن است كه خدا تو را در واجبات و اوامر خودش حاضر و در منهيّات و محرّمات خود غايب ببيند؛ أن لا يفقدك الله حيث أمرك ولا يراك حيث نهاك[بحار، ج67، ص285. ].بدين ترتيب تقوا، عصاره و خلاصه تمام فضايل و پرهيز از هرگونه رذيلت است. در نتيجه مي‏توان گفت: عَلَم تقوا در حقيقت عَلَم هرگونه فضيلت و به عبارت ديگر مرز ارتكاب حلال و اجتناب حرام است و اين، همان است كه در زيارت حضرت علي (عليه‏السلام) از آن حضرت به عنوان ميزان اعمال ياد شده است: «السلام علي ميزان الأعمال»[ همان، ج97، ص287.].

2 ـ مراتب در تقوا

اگر چه تقوا رئيس اخلاق و ريشه همه فضايل است، ليكن همانند ساير فضايل و كمالات اخلاقي سه درجه دارد: عام، خاص و اخصّ. تقواي عامّ پرهيز از محرّمات، تقواي خاص اجتناب از مشتبهات و تقواي اخص دوري از مباحات در پرتو اشتغال به واجبات و مستحبّات است.

3 ـ آثار تقوا

كمتر موضوعي را مي‏توان يافت كه همانند تقوا مورد تأكيد آيات و روايات قرار گرفته باشد. قرآن كريم و روايات اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم‏السلام) آثار تقوا را در چند محور مطرح كرده كه به برخي از آنها اشاره مي‏شود:

1 ـ بهره‏برداري از هدايت قرآن و موعظه و تذكّرات آن: (ذلك الكتاب لاريب فيه هديً للمتّقين)[سوره بقره آیه 2]، (هذا بيانٌ للنّاس و هديً و موعظةٌ للمتّقين)[ سوره آل عمران، آيه 138].

2 ـ برخورداري از معيّت خاصّه خدا: (واتّقوا الله واعلموا أنّ الله مع المتّقين)[ سوره بقره، آيه 194]،  البتّه معيّت قيّومي خداوند همگاني است و اختصاص به اهل تقوا ندارد: (وهو معكم أين ماكنتم والله بما تعملون بصير)[ سوره حديد، آيه 4].

3 ـ محبوب خدا شدن: (إنّ الله يحبّ المتّقين)[ سوره توبه، آيات 4 و7]. تقواي كامل در تبعيت كامل از رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است و تبعيت از آن حضرت موجب مي‏شود كه انسان اگر دوست داريد محبوب خدا شويد از من كه حبيب خدا هستم، تبعيت كنيد، خدا شما را دوست خواهد داشت؛ (قل إن كنتم تحبّون الله فاتّبعوني يحببكم الله)[سوره آل عمران، آیه 31].

4 ـ گشايش امور و وسعت روزي انسان از راهي كه گمان نمي‏بَرَد: (ومن يتّق الله يجعل له مخرجاً  و يرزقه من حيث لا يحتسب)[ سوره طلاق، آيات 2 و3].  حضرت علي (عليه‏السلام) در شرح اين آيه كريمه تقوا را مايه گشايش و نجات از فتنه‏ها و نورانيّتي در تاريكي‏ها معرّفي كرده است: «واعلموا أنّه من يتّق الله يجعل له مخرجاً من الفتن ونوراً من الظُّلَم»[ نهج البلاغه، خطبه 183، بند 11]

5 ـ بينش صحيح در تشخيص حق و باطل: (إن تتّقوا الله يجعل لكم فرقاناً ويكفّر عنكم سيّئاتكم ويغفر لكم)[ سوره انفال، آيه 29]، قدرت كامل در تشخيص نهايي حق از باطل با درس و بحث عادي حاصل نمي‏شود؛ زيرا انسان در بسياري از موارد دچار اشتباه مي‏شود و در مواردي كه در تمييز حق و باطل اشتباه نمي‏كند در تشخيص اهمّ و مهم گرفتار خطا مي‏گردد، ولي كسي كه با چراغ تقوا حركت مي‏كند به تناسب تقوايي كه دارد در تشخيص حق از باطل و تمييز اهمّ از مهم از ارتكاب خطا و اشتباه نجات مي‏يابد.

و ...(جهت آگاهی بیشنر رجوع کنید به جلد اول ادب فنای مقربان)