سلام علی آل یاسین...!(266)

محبّت تامّ و دوستي كامل شرايطي دارد كه بايد تحصيل شود و آثاري دارد كه پس از حصول آن شرايط، بر او مترتب خواهد شد. برخي از شرايط مهم و ريشه‌اي آن عبارت از اين است كه ساحتِ دل از تعلّق به بيگانه تطهير گردد تا غيرمحبوب در آن جا نگيرد. آنگاه صحنه دل هم بايد برطرف گردد تا تمام هويّت انسانِ كاملِ مفتاقْ و مشتاقِ جمال و جلال محبوب حقيقي، رخت بربندد تا اينكه اساس هويّت محب را تجلّي محبوب فرا بگيرد در اين حال، چيزي از محب باقي نمي‌ماند، بلكه تمام حقيقتِ او را ظهور محبوب و جلوه او تأمين مي‌كند. آنچه بر اين اثر بار است، اين است كه اگر كسي به چنين مُحبّي علاقه پيدا كرد، چون هويّت شخصي او فاني و محو شده و آنچه باقي و صاحي است، تجلّي محبوب است، محبّت به او دوستي محبوب محسوب مي‌شود، نه محبّت مُحِب؛ چه اينكه در همين زيارت جامعه چنين آمده است: «... من والاكم فقد والي الله... و من اَحَبّكم فقد اَحَبّ الله».

گفتند بسي فسانه عشق / اين قصه هنوز ناتمام است[مثنوي طاقديس، ص456]

 برگرفته از مقدمه نشریه هادی شماره 84