به مناسبت پایان مذاکرات وین 4
- توضیحات
- زیر مجموعه: اخبار
- دسته: اخبار ايران
- منتشر شده در 27 ارديبهشت 1393
- نوشته شده توسط محمدعلی صدری
- بازدید: 11284
ه گزارش خبرگزاری فارس، چهارمین دور از مذاکرات جامع ایران و 1+5، شامگاه جمعه 26 اردیبهشت در وین، پایتخت اتریش به پایان رسید. این دور از مذاکرات با 3 دور قبلی مذاکرات جامع که تنها به تبادل ایده اختصاص داشت، متفاوت بود و بحثهایی بهمراتب جدیتر در آن صورت پذیرفت.
قرار بود که از این دور نگارش پیشنویس توافق جامع بین ایران و 6 کشوری که خود را قدرتهای جهانی قلمداد میکنند، آغاز شود اما به گفته سید عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه ایران و مذاکرهکننده کشورمان در وین، نگارش متن با پیشرفتی همراه نبوده است. عراقچی بر این باور است که نباید انتظار پیشرفت فوری داشت و عدم پیشرفت در نگارش متن در اولین دور جدی مذاکرات جامع، امری غیرطبیعی نیست.
بههر روی، پیشبینی میشد که وقتی تیمهای مذاکرهکننده به مرحله نگارش برسند، اختلافات خود را بیشتر نشان دهند و موانعی در مسیر توافق ایجاد شود.
تاریخ 10 ساله تقابل ایران و غرب بر سر برنامه صلحآمیز هستهای ایران پر فراز و نشیبتر از آن است که بتوان انتظار پیشرفت سریع در حصول توافق جامع را داشت، بالاخص اینکه میدانیم طرفهای غربی و بالاخص طرف آمریکایی هنوز بر برخی زیادهخواهیهای خود از ایران اصرار دارند. بدیهی است که وقتی وندی شرمن، مذاکرهکننده ارشد آمریکاییها قبل از وین به فلسطین اشغالی سفر میکند و در حین مذاکرات، وزیر دفاع آمریکا در سفری به سرزمینهای اشغالی از اهمیت نگرانیهای اسرائیل برای ایالات متحده سخن میراند، نباید انتظار داشت که واشنگتن بدون زیادهخواهی وارد مذاکرات شده باشد.
در مقابل، برخی اخبار غیررسمی منتشر شده در رسانهها حکایت از ایستادگی تیم مذاکرهکننده هستهای ایران بر حقوق ملت در مذاکرات وین 4 و مقاومت بر سر خطوط قرمز هستهای دارد که البته انتظار هم از «فرزندان انقلاب» همین بوده و هست. این مقاومت قطعا ستودنی است و صدالبته تداوم آن در دورهای بعدی مذاکرات ممدوحتر نیز خواهد بود. گفتههای یکی از اعضای نزدیک به هیاتی از هیاتهای 1+5 نیز حکایت از آن دارد که مذاکرات وین 4 در برخی موارد پرچالش و پربحث بوده است.
یکی از نکات جالب در این دور از مذاکرات – جدا از عدم برگزاری کنفرانس مطبوعاتی مشترک وزیر امور خارجه ایران و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا – دعوت غیرمستقیم هیاتهای مذاکرهکننده ایرانی و آمریکایی از یکدیگر برای اتخاذ تصمیمات سخت بود. رسانهها هم به نقل از یک مقام نزدیک به هیات ایرانی و هم به نقل از یک مقام نزدیک به هیات آمریکایی گزارش دادهاند که هر یک از طرفین، طرف مقابل را به اتخاذ تصمیم سخت فراخوانده است.
طبعا منظور طرف آمریکایی از تصمیم سخت، صرفنظر کردن ایران از بخشی از حقوق ذاتی هستهای خود است. شاید طرف آمریکایی از ایران انتظار داشته باشد که بخشی از دستآوردهای هستهای خود را کنار گذاشته و حتی برچیند. شاید انتظار دیگر واشنگتن ورود مذاکرات به مباحثی غیر از مساله هستهای است که توان دفاعی ایران میتواند از آن جمله باشد. بههرحال انتظار این زیادهخواهیها از سوی طرف آمریکایی چندان دور از ذهن نیست.
پس از پایان مذاکرات وین 4، یک مقام ارشد آمریکایی ابراز داشت که تنها توافق ممکن بین ایران و 1+5، یک توافق صد درصدی است. طبعا منظور از توافق صد درصدی توافقی است که دستکم بخشی از زیادهخواهیهای طرف آمریکایی در آن لحاظ شده باشد، زیادهخواهیهایی که نظام جمهوری اسلامی زیر بار آنها نخواهد رفت.
بههرحال، طرف غربی باید آگاه باشد که ایرانیان سالهاست تصمیم سخت خود را گرفتهاند و این تصمیم سخت، «استیفای حقوق ملت ولو به قیمت تحمل بحرانسازیهای قدرتهای مستقر در نظام بینالمللی است.» بر اساس همین تصمیم سخت بود که ایران متحمل سختترین تحریمها شد، تحریمهایی که به اذعان فارین پالیسی، عامل اصلی تمایل ایران برای حصول توافق هستهای نبوده و نیستند. قطعا هیچ تصمیمی برای ایران سختتر از تصمیم ایستادن در برابر زیادهخواهیهای قدرتهای خودخوانده جهانی نبوده و نیست و این تصمیمی است که مدتها پیش اتخاذ شده است. اگر رئیسجمهور آمریکا اکنون اذعان میکند که برچیدن برنامه هستهای ایران به شکل کامل ممکن نیست، ناشی از همان تصمیم سخت و ایستادن بر سر آن بوده است وگرنه 10 سال پیش طرف غربی حتی حاضر نبود وجود 10 سانتریفیوژ در ایران را تحمل کند.
اکنون اگر طرفی باید تصمیمی سخت اتخاذ کند، طرف غربی است. غرب باید بپذیرد که در مسیر اعمال حقوق هستهای ملت ایران، مانعتراشی نکند و بهعبارت دیگر، به حقوق ایرانیان احترام بگذارد. قطعا غنیسازی برای اهداف صلحآمیز یکی از این حقوق قطعی است که باید به آن احترام گذاشته شود.
مذاکرات اخیر و توافق ژنو – با وجود همه انتقادات مطرح در خصوص آن - دستکم یک واقعیت را بهجهانیان نشان خواهد داد و آن اینکه ایران بهدنبال چالش و بحران نیست و میخواهد به توافق برسد و تنها چیزی که میخواهد حقوقی است که برای تمام ملتها بهرسمیت شناخته شده است. اگر طرف غربی تصمیم سخت مزبور را اتخاذ نکند، طبعا مسئولیت عدم حصول توافق در افکار عمومی جهان را بر دوش خواهد کشید. اگر تاکنون افکار عمومی جهان با پروپاگاندای ضدایرانی مورد هجمه واقع شده و از حقایق غافل مانده است، از این پس فراهم آوردن چنین امکانی بسیار دشوار خواهد بود.
به گفته سید عباس عراقچی، آخرین فرصت برای حصول توافق – پیش از تمدید 6 ماهه برنامه اقدام مشترک – 30 تیر است. مرور تقویم تاریخ ایرانیان در 30 تیر قطعا پیام روشنی برای طرف غربی خواهد داشت. 30 تیر سالروز قیام ایرانیان برای حمایت از استیفای حقی بود که زمانی انگلیسیها آن را به تاراج میبردند. ایرانیها اگر منتظر تصمیمات غرب بودند، الان نفت هم نداشتند، چه رسد به 19 هزار سانتریفیوژ.
ایران برای اعمال حق خود از کسی اجازه نخواهد خواست، این واقعیتی است که پذیرش آن از سوی غرب حصول توافق جامع را میسر میکند.