مطالب
سید محمد مرندی:توافق ژنو نه ترکمنچای است نه توافق قرن
- توضیحات
- زیر مجموعه: اخبار
- دسته: اخبار ايران
- منتشر شده در 09 خرداد 1393
- نوشته شده توسط محمدعلی صدری
- بازدید: 11770
محمود عزیزی(خبرآنلاین):سید محمد مرندی به دلیل حضورش در برنامه های مناظره شبکه های غربی در سال 88 و دفاع از جمهوری اسلامی به شهرت رسید. فرزند علی رضا مرندی وزیر بهداشت دولت هاشمی بودن هم در شهرت او تاثیر گذاشته است. با این حال هنوز مهمترین موضوع در مورد او تسلط او به انگلیسی است که در فارسی صحبت کردن او هم تاثیر گذاشته است. مرندی که هم اکنون دانشیار زبان و ادبیات انگلیسی با گرایش ادبیات شرق شناسی است لیسانس و فوق لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی را از دانشگاه تهران گرفته و دوره دکترای خود را در دانشگاه بیرمنگام انگلستان سپری کرده است. او عضو وابسته گروه مطالعات آمریکای شمالی و عضو پیوسته گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشکده زبان ها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران وهم اکنون رئیس دانشکده مطالعات جهان است. با او درباره روند مذاکرات هسته ای و آینده آن گفت وگو کردیم.
در باره توافق ژنو برخی گروه های سیاسی این توافق را ترکمانچای می خوانند و گروهی هم توافق قرن. تعبیر شما از برنامه اقدام مشترک چیست؟
اینکه بگوییم توافق نامه ژنو ترکمنچای بوده یا توافق قرن، هر دو افراط و تفریط است؛ به خاطر اینکه در بند پایانی این توافق ذکر شده باید در مورد همه موضوعات توافق شود. اگر ما پذیرفتیم حقوقمان کمتر از ان.پی.تی است، بله، آن وقت این قرارداد ترکمنچای است، ولی تا این لحظه چنین چیزی نبوده است. اینکه ما می توانستیم قرارداد بهتری ببندیم، به نظر بنده این صحیح است.
این توافق نه فاجعه است و نه یک توافق عالی. به طور کلی این توافق علی رغم ضعف هایی که دارد مسیر تعامل ما با ۱+۵ را هموارتر می کند و فرصتی برای خریدن زمان است. حوادث اوکراین یک نمونه است که دست ما را در مذاکرات بازتر می کند. اروپایی ها در ماجرای اواکراین به دردسر بزرگی افتادند. معضل گاز اروپا الان دست آنها را در مقابل روسیه در پوست گردو قرار داده است. از طرف دیگر هم مشکلات آمریکا با چین رو به افزایش است.
بنابراین شما معتقد هستید غربی ها بیش از ما به نتیجه دادن مذاکرات احتیاج دارند؟
به نظرمن در صورت به توافق نرسیدن، در طولانی مدت ما به اندازه آنها ضرر نمی کنیم. اگر آنها فشار می آوردند در بلند مدت ما از پس آنها بر می آییم. اصل توافق کارخوبی است. البته از این بهتر هم می توانستیم با غرب توافق کنیم. این توافق ضعف و قوت هایی داشته است. منتها مساله مهم این است که نظام پشت این توافق است. بنابراین ما باید به این توافق پایبند باشیم و مذاکرات اخیر هم نشان داد تیم مذاکره کننده هسته ای بر روی توافق نهایی حساس است و در مورد منافع کشور محکم ایستاده است. در این مذاکرات اخیر هم به زیاده خواهی آنها پاسخ مثبت داده نشد.
فکر می کنید به سرانجام نرسیدن توافق ژنو چه آینده ای را برای دو طرف خواهد داشت؟
من از ابتدا نظرم این بود که در شش ماه به توافق نمی رسیم، البته همه چیز در دنیای سیاست و دیپلماسی ممکن است. شاید در این چند هفته فعل و انفعالاتی رخ دهد که منجر به توافق شود، اما نظر شخصی من از ابتدا این بوده که آمریکایی ها به این باور نرسیده بودند که حاضر باشند که حقوق ملت ایران را به رسمیت بشناسند. آمریکایی ها حتی اگر فرض کنیم اوباما صادق باشد که با ایران می خواهد توافقی را امضا کند که حقوق جمهوری اسلامی در آن به رسمیت شناخته شود، کنگره به این راحتی تن به این مساله نمی دهد و در هر صورت من کمی سخت می توانم باور کنم آنها در حال حاضر به دنبال رسیدن به توافق قابل قبولی با ایران هستند. دلیلش هم این است که مواضع سنا و کنگره آمریکا این را نشان نمی دهد. فرض کنید آمریکا بپذیرد که تحریم ها لغو شود و ایران در یک پروسه زمانی مثلا 5 یا 10 ساله قبول کند که یک سری کارها را می کند و به تدریج پرونده ایران عادی می شود، من تصور نمی کنم کنگره و سنای آمریکا به این امر رای دهند.
خود تیم اوباما می خواهد با ایران به توافق برسد؟
با شرایطی که نظام و دولت به درستی به عنوان خطوط قرمز تعیین کرده است، فکر نمی کنم ایده آل آمریکایی ها این باشد.
قاعدتا آنها تلاش می کنند از طریق چانه زنی به بخشی از اهداف مورد نظرشان برسند؟
آقای رئیس جمهور جمله ای را گفته است که پر رنگ ترین خط قرمز جمهوری اسلامی است. تاکید ایشان بر اینکه: «ما آپارتاید هسته ای را نمی پذیریم.» یک معنای خاص دارد. آن هم یعنی اینکه ایران چیزی کمتر از ان. پی .تی را قبول نخواهد کرد. بیان این سخن از طرف رئیس جمهور ایران فکر شده بوده است. آیا آمریکا به این رضایت می دهد؟ نمی دانم. اما روند فعلی مذاکرات به ظاهر نشان نمی دهد که آمریکا به دنبال توافق عادلانه باشد، اما معتقدم مرور زمان هر چه باشد به نفع ما است. چون اقتصاد جهانی به سمت دیگری پیش می رود. اروپا و آمریکا ضعیف تر از گذشته هستند. خود بحران اوکراین یک فرصت خوب برای ما است و قدرت های نوظهوری مثل چین، برزیل و هند به منطقه نگاه متفاوتی دارند.
چند هفته قبل گروهی از یک اتاق فکر مهم غربی به ایران آمدند. من در انتهای گفت وگویمان از آنها پرسیدم بحران اواکراین چه می شود؟ گفتند: ما از روز اول هر پیش بینی که کردیم، برعکس شد. غرب حساب این را نمی کردند که روسیه این توانمندی را پیدا کرده باشد که این چنین وارد میدان شود. دنیا در حال عوض شدن است. هر قدر قدرت آمریکا در جهان کمتر شود، دست ما بازتر می شود. چون تعدد منابع قدرت، دست ما را برای مانور و چانه زنی در حوزه های مختلف بازتر کرده است. بنایراین مرور زمان و اینکه بتوانیم با 1+5 با حفظ حقوقمان به مرحله ای برسیم که مقدار تنش ها کاهش پیدا کند، یک فرصت است که موجب می شود ما بتوانیم اوضاع منطقه ای خودمان را تثبیت کنیم و بحث اقتصاد مقاومتی را به یک جریان در کشور تبدیل کنیم. از طرفی باید به غرب بفهمانیم که ما عجله ای نداریم. اظهارات اخیر رئیس جمهور درباره اینکه ایران عجله ای برای توافق نهایی ندارد و حوصله ما بالا است، به غربیها می فهماند که ما امتیازات غیر منطقی در مذاکرات نهایی نمی دهیم. البته بهتر بود که این حرفها چند ماه پیش در همان ابتدای دور جدید مذاکرات هم زده می شد.
بعد از مذاکرات وین 4 این مساله مطرح شد که غرب به دنبال چانه زنی و گرفتن امتیاز است و پیشرفت نداشتن مذاکرات یک حالت موقت است و 1+5 در نهایت با ما به توافق نهایی می رسد. ارزیابی شما چیست؟
من این طور فکر نمی کنم. البته اگر فردا توافق عادلانه ای صورت بگیرد بسیار خوب است ولی ما باید برای مذاکرات طولانی مدت خودمان را آماده کنیم. اتفاقا اگر عملا نشان بدهیم که عجله نداریم در مذاکرات بیشتر امتیاز می گیریم. از طرف دیگر غربی ها نمی خواهند تنش افزایش پیدا کند چون شرایط آنها کلا سخت تر شده است و چه بسا در آینده آنها بیشتر از خودشان عجله نشان دهند. بنابراین فکر می کنم فعلا احتمال تمدید توافق مشترک بیشتر است.
بهترین حالت برای توافق ما و1+5 چیست؟
بهترین حالت این است که آمریکایی ها بپذیرند با ایران به عنوان یک کشور عادی در آژانس برخورد کنند و ما با هم به توافق برسیم. در میان مدت هم روابط دو کشور می تواند عادی سازی شود. آمریکا باید به ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران احترام کند.
در مذاکرات اخیر طرف غربی بحث موشک های بالستیک را یکی از محورهایی خواند که باید درباره آن بحث شود. ایران 100 درصد بحث در این خصوص را رد کرد. به نظرتان بحث کردن با آمریکایی ها در این حوزه ها منجر به هموار شدن راه حل مسائل هسته ای می شود؟
به نظرم اصلا نباید وارد این بحث ها شویم. واقعیت این است که غربی ها خود را برتر از ما می بینند و این موضوع ربطی هم به جمهوری اسلامی و ایران ندارد. غربی ها خودشان را از هر جهت و از هر تمدن دیگری برتر می بینند. با ما هم که مشکل دارند این امری مشخص است. به نظرم در دوران اصلاحات بیش از اندازه به غربی ها باج دادیم و خودمان را تحقیر کردیم و چیزی هم به دست نیاوردیم. در دوران دولت سابق برخی بحث های بی ربط و غیر ضروری را علم کردیم و به کشور هزینه بار کردیم که به همان مقدار کشور ضرر کرد. در رابطه با غرب باید این اصل را در نظر داشت که اگر با آنها مدارا کردید و باج بدهید به این معنی نیست که آنها منطقی رفتار کنند. فرض آنها اصولا این نیست که ایران حسن نیت نشان داده است، بلکه تلقی آنها این است که این رفتار به معنی عقب نشینی و ضعف ایران است. معتقدم برخی از این تلقی به خاطر اظهار نظر های سیاستمداران و رسانه های ما است. بعضی رسانه های ما توجه ندارند که رفتار رسانه ای آنها به امنیت ملی کشور ضربه می زند. خیال خدمت دارند، اما متزلزل نشان دادن شرایط داخلی نسبت به برنامه هسته ای از سوی برخی رسانه ها در عمل شبیه خیانت است. برخی اظهار نظر های مقامات غربی و برخی تصمیم گیریهای مخرب آنها به خاطر برخی سیگنال هایی است که از داخل کشور دریافت می کنند. مذاکره کردن با 1+5 به این معنی نیست که تلقی آنها از این رفتار مثبت باشد. مقامات غربی معمولاً این گونه نیستند. فرض غربی ها این است که فکر می کنند ایران کم آورده است. اظهارات رئیس جمهور درباره اینکه از حقوق هسته ای خود عقب نشینی نمی کنیم، از نگاه 1+5 اظهار نظری برای مصرف داخلی بود، اما در مذاکرات اخیر آنها متوجه شدند که این طور نیست و ما از خطوط قرمز خود عبور نمی کنیم. سیگنالهای غلط که ما را ضعیف نشان دهند فقط زحمت مذاکره کنندگان ما را زیاد می کند و به کشور ضربه می زند.
به همین دلیل نباید با آنها در موضوع حقوق بشر یا موشک های بالستیک گفت وگو کنیم. درباره حقوق بشر اگر کسی حرفی برای گفتن داشته باشد ما هستیم نه آنها. اسنادی که ادوارد اسنودن اخیرا فاش کرده است خودش یکی از بهترین دلایل است ولی آنها سرمیز مذاکره طلبکارانه رفتار می کنند. بحث تروریسم و جنگ جای خود را دارد ولی آنها باز هم طلبکارانه رفتار می کنند و به واسطه این بحثها آنها بدنبال امتیازات بی مورد هستند. متاسفانه یکی از مشکلات ما در داخل کشور این است که بعضی از ما درگیر و یا حتی اسیر تفکر غربی هستیم و اجازه می دهیم که آنها از موضع برتر با ما برخورد کنند.
برخی معتقدند طرح موضوع موشک های بالستیک در مذاکرات از سوی طرف غربی تلاشی برای ساکت کردن رژیم صهیونیستی است تا آنها نتوانند درباره اصل مساله مذاکره و توافق هسته ای حرفی بزنند. چقدر این تحلیل را قبول دارید؟
علی القاعده غربی ها هر قدر بیشتر مسائل بی ربط روی میز مذاکره بگذارند، در نهایت هم در طول مذاکرات هر چه از روی میز برداشته شود، آنها امتیازی در ازای هر یک از موارد حذف شده طلب می کنند. بنابراین هر قدر موضوعات بیشتری روی میز بگذارند، در واقع می خواهند شرایط مذاکره را برای ما خراب کنند و فشار بیشتری به موضع ما وارد کنند. عاقلانه ترین کار این است که ایران به صراحت اعلام کند که به جز موضوع هسته ای درباره هیچ موضوع دیگری با 1+5 صحبت نمی کند. اگر این موضوع حل شد، حاضریم درباره مسائل دیگر هم صحبت کنیم. ما در حقوق بشر و مسائل دیگر به آنها بدهی نداریم، بلکه آنها هستند که به ما و به بیشتر جهان بدهکارند.