فتامل(16) تُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء

قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (آل عمران، آیه 26)
سلام عزیزان، امشب نامه ای با مضمون زیر از طرف یکی از عزیزانم(جناب مهندس آقای رسول هادیزاده) بدستم رسید که دوست داشتم متن همراه با نامه را که قابل تامل هم می باشد به همراه خود نامه در اینجا برایتان بیاورم:
خواهرزاده گرامی، اقای علی صدری
سلام. انشاء الله که خوش و سالم باشید و با خانواده به خوبی زندگی کنید.
 دو موضوع پیش آمده که من ایندو را بیکدیگر ربط داده و مطلبی را تهیه کردم که در پوشه پیوست است. این دو موضوع عبارتند از:
•    حکایتی که مامان جان از بلال برای ما تعریف میکردند.
•    فرزندان من در آمریکا در تعطیلات سال نو از چند ایالت و از جمله بالتیمور بازدید داشته اند. در بالتیمور موزه ای برای سیاه پوستان وجود دارد و مجسمه همه سیاه پوستان مشهور و تاثیرگذار دنیا (ماتین لوتر کینگ، نلسون ماندلا، ...) و از جمله بلال (موذن پیامبر گرامی) در آنجا به نمایش گذاشته شده است.
و اما من نقش چندانی نداشته ام جز اینکه این دو مطلب را بهم مربوط کرده ام به شرحی که خواهید دید. درهرحال بنظر میرسد که ارزش خواندن داشته باشد و فکر کردم که شاید در سایت هم بتوان منتشر کرد. البته تیم شما در مورد مطالب قابل انتشار در سایت باید تصمیم گیری کند و این فقط نظر من بود. البته اگر که منتشر شد ذکر نام من احتمالا نیازی ندارد زیرا که واقعا نقش چندانی نداشته ام.  
 با تشکر
                                                                     اراده الهی

میدانید که پادشاه حبشه به ابرهه دستور میدهد که با سپاهیانش به قصد تخریب خانه کعبه به مکه حمله کنند. سپاه ابرهه علیرغم برتری موفق نمیشود (پرندگانی به آنها حمله میکنند و با انداختن یک تکه سنگ سپاهیان را تارومار میکنند، که در سوره فیل در قرآن به آن اشاره شده است) راجع به دلیل حمله و اتفاقات بعد از آن موضوع دیگری است که در کتب تاریخی گفته شده است.
وقتی سپاه ابرهه شکست خورده و متواری میشود، عربهای بادیه نشین که قبلا از سر راه سپاه ابرهه فرار میکردند، موقعیت را مغتنم شمرده و شروع به غارت و کسب غنیمت میکنند. از جمله دختر خواهر{یا برادر} ابرهه را عربی به نام سهیل اسیر میکند و برای کسب درآمد او را به یکی از اشراف مکه به نام خلف پیشکش میکند. خلف هم برای اینکه این دختر را تحقیر کرده باشد او را به یکی از غلامانش به نام رباح (به ضم ر) که در زمینهای او در اطراف مکه کار میکرده میبخشد و سفارش میکند که با وی بدرفتاری کند. اما رباح که آدم متعادلی بوده با این دختر خانم که نامش حمامه (به فتح ح به معنی کبوتر) به خوبی رفتار میکند و پس از مدتی صاحب پسری میشوند که نامش را بلال میگذارند. حمامه با سواد بوده و به فرزندش خواندن و نوشتن میآموزد، اگرچه همیشه ناراحت بوده که فرزندش برده است و فکر میکرده که سرانجام خوبی نخواهد داشت ولی رباح او را امیدواری میداده است. از سوی دیگر خلف هم صاحب پسری میشود به نام امیه. بعدها که انها بزرگ میشوند زمان نبوت پیامبر اسلام بوده است. در سفری که بلال به مکه داشته با پیامبر ملاقاتی داشته و به اسلام گرایش پیدا میکند. امیه از اینکه یکی از غلامانش مسلمان شده برافروخته شده و دستور شکنجه و آزار بلال را میدهد و این شکنجه ها آنقدر شدت پیدا میکند که بلال رو به موت میشود ولی بلال همواره میگفته احد احد یعنی که خدا یکی است.بالاخره شخصی به امیه میگوید که اگر این روش را ادامه دهی او (بلال) میمیرد ولی از عقیده اش بر نمیگردد و بهتر است که او را بفروشی. خلیفه اول (ابوبکر) بلال را میخرد (ویا به قولی با غلام خودش که مشرک بوده عوض میکند) و او را به پیامبر هدیه میکند و پیامبر هم او را آزاد میکنند و گفتن اذان را به او واگذار میکنند با وجودی که او لکنت زبان داشته  و نمیتوانسته که حرف شین را ادا کند (و سین میگفته) است .
پس از رحلت پیامبر بلال دیگر اذان نمیگوید و به شام میرود. اکنون هم مزار او در سوریه است.  
نکته: آیا حمامه فکر میکرد که اصلا نام او به خاطر بلال زنده بماند؟ با وجودیکه حمامه از خانواده بزرگان بود و بلال بنده بود؟ آیا برای حمامه قابل تصور بود که از خانواده شاهی او فقط اسمی بماند (انهم به خاطر حمله به مکه) ولی بلال به عنوان یک نماد تاریخی پایدار شود و حتی در آنسر دنیا مجسمه اش را برپا کنند.
واقعا چقدر فرق است بین آنچه که بنده فکر میکند و ارزش میداند و آنچه که خداوند اراده کند و شگفتا که چه خوب و کامل و تحسین آمیز انجام میدهد. فاعتبروا یا اولی الابصار 

(البته از لحاظ تاریخی: سند محکمی راجع به زندگی پیش از اسلام جناب بلال حبشی در دست نیست ولی به هر حال همان مقدار از زندگی بلال که همه می دانند باز یادآور این آیه کریمه می باشد: قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَىَ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ )

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

شما اینجا هستید: خانه مقاله ها اخلاق و عرفان فتامل(16) تُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء