سلام علی آل یاسین...!(227)

دو نقد در کنار هم از حجت الاسلام شهبازیان کارشناس مباحث مهدویت

راجع به مرگ ملک عبدالله و احمد الحسن

 

 

از ارتباط مرگ ملک عبدالله و ظهور امام زمان (عج) چه می دانید؟ + کتاب و صوت

به گزارش اویس، حجت‌الاسلام و المسلمین محمد شهبازیان متولد سال ۱۳۵۹ در شهر اندیمشک است. ایشان استاد و کارشناس مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم و مدرس دوره‌های تربیت مربی مهدویت هستند.۰

ایشان در سخنرانی به ماجرای روایت نزدیکی ظهور با مرگ ملک عبدالله اشاره‌کرده و چنین گفته‌اند:

چندی قبل به مناسبت نقد یکی از فرقه‌ها و استدلال یکی از سخنرانان در محیطی دانشگاهی و تعدادی سایت در بحث نشانه‌های ظهور ، به روایتی با این متن اشاره کردم و آن را جعلی و ساختگی معرفی نمودم . روایت این است :

عن مسند احمد عن النبی (صلی الله علیه وآله): یحکم الحجاز رجل اسمه علی اسم حیوان اذا رایته حسبت فی عینه الحول من البعید و اذا اقتربت منه لا تری فی عینه شیئا ،یخلفه له أخ اسمه عبد الله ،ویل لشیعتنا منه- أعادها ثلاثا-بشرونی بموته أبشرکم بظهور الحجه )) (مائتان وخمسون علامه حتی ظهور، ص ۱۳۷)

۰

((رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله) فرمود: بر حجاز (عربستان) مردی که اسمش ، اسم حیوان است حکومت می‌کند (فهد = یوزپلنگ) . اگر از دور به او نگاه کنی در چشمش انحراف (چپی) می بینی ولی اگر به او نزدیک شدی در چشمش مشکلی نمی بینی ، جانشین یا خلیفه‌اش برادرش که اسمش عبدالله است خواهد بود . وای بر شیعه ما از دست او ، پس این جمله را سه بار تکرار نمود ، بشارت مرگش را به من بدهید شما را به ظهور حجت بشارت می دهم .))

در نقد آن چنین گفته و نوشته‌ام :

، اولین منبع نقل این روایت، کتاب ((۲۵۰علامهحتی ظهور الامام المهدی (علیه‌السلام) )) اثر محمدعلی طباطبایی حسنی هست و نگارنده نیز در منبع دیگر بدان برخورد ننموده

*این فرد خود را به صورت خود خوانده علامه معرفی می‌کند .و مبلغینی از احمد، جهت انحراف ذهن مخاطبان از او با عنوان علامه طباطبایی نام می‌برند، تا گمان شود نویسنده کتاب، علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان است.!!*

با مراجعه به کتاب مسند احمد بن حنبل و سایر متون روایی شیعه و سنی ،روشن می‌شود که این روایت وجود خارجی نداشته و تا کنون کسی آن را ذکر نکرده است.جالب اینکه نویسنده کتاب( ۲۵۰علامت)،خود نیز این روایت را در هیچ منبع حدیثی ندیده است و در استناد آن به مسند احمد و رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله ) چنین می‌گوید:

((هذا الخبر نقله إلیّ أ حد الفضلاء المطلعین))

((این خبر را یکی از فضلای مطلع !!! برای من نقل کرده است))

برای مطالعه بیشتر ر.ک. کتاب اینجانب با نام (ره افسانه)

لینک فایل پی دی اف کتاب

پس از نقل این مطلب تعدادی از دوستان دانشگاهی تماس گرفته‌اند که نشانی این حدیث را پیداکرده‌ایم و جعلی نیست !!!

در توضیح این اشتباه عزیزان نکاتی را عرض کردم اما لازم دیدم تا مجدد در سایت تذکر دهم .

قبل از نقد آن به متن روایت دقت کنید :

عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ‏ مَنْ یَضْمَنْ لِی مَوْتَ عَبْدِ اللَّهِ أَضْمَنْ‏ لَهُ الْقَائِمَ ثُمَّ قَالَ إِذَا مَاتَ عَبْدُ اللَّهِ لَمْ یَجْتَمِعِ النَّاسُ بَعْدَهُ عَلَى أَحَدٍ وَ لَمْ یَتَنَاهَ هَذَا الْأَمْرُ دُونَ صَاحِبِکُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ وَ یَذْهَبُ مُلْکُ السِّنِینَ وَ یَصِیرُ مُلْکُ الشُّهُورِ وَ الْأَیَّامِ فَقُلْتُ یَطُولُ ذَلِکَ قَالَ کَلا

ابو بصیر روایت می‌کند که گفت: شنیدم حضرت صادق علیه السّلام می‌فرمود: هر کس مردن عبدالله را براى من ضمانت کند من هم آمدن قائم را براى او ضمانت می‌کنم. بعد از آنکه عبدالله مرد دیگر مردم بر سر کسى اجتماع نمی‌کنند و این امر بخواست خدا به صاحب شما منتهى می‌گردد و بعد از آن سلطنت سال‌ها از بین می‌رود و به سلطنت ماه‏ها و روزها تبدیل مى‏شود عرض کردم: آیا آن زمان طول می‌کشد؟ فرمود: نه!

(الغیبه شیخ طوسی ، ص ۴۴۷)

نکاتی در مورد این روایت :

۱٫ این روایت هیچ ارتباطی با آنچه بنده نقد کرده‌ام ندارد و محتوای دو روایت مشابه نیست .

۲٫اولین و تنها مصدر نقل این روایت کتاب غیبت شیخ طوسی است و تمامی منابع بعدی از ایشان نقل کرده‌اند . پس از منفردات شیخ طوسی است .و منفردات شیخ طوسی محل تأمل است .

۳٫این روایت هیچ دلالتی بر کشور حجاز و عربستان ندارد و آیت‌الله کورانی به صورت استنباط شخصی این نکته را به روایت نسبت داده‌اند که نمی‌توان سخن ایشان را پذیرفت.

۴٫ این روایت مشخص نمی‌کند که مراد از عبدالله کیست و حداقل در زمان ما می‌تواند به پادشاه عربستان و اردن تطبیق یابد و الزامی در تطبیق آن به پادشاه عربستان نیست؛

۵٫ على بن یوسف بن المطهر حلی –برادر علامه حلی و متوفای ۷۰۳ ه – درکتاب خود مراد از این عبدالله را آخرین پادشاه بنی العباس(عبدالله المستعصم-۶۵۶ ق-) می داند و واقعه ای است که رخ داده است.

ر.ک. العدد القویّه ، ص۷۸

صوت پیرامون این مطلب

ارتباط با ما

مرتبط

۳ نظر

  1. این توضیحات رو وقعی میفرمایند که عبداله مرده. تا دیروز بر طبل مردن عبداله و بشارت ظهور میکوبید.
    پی هر کی اون رو تبلیغ میکرد بشیر دروغین بوده.

  2. دستتون درد نکنه.عالی بود.

  3. در این مسأله که این آقای عبدلله شیعیان را می کشت شکی نیست آن هم با شمشیر و انسان های بسیاری را

    اعدام می کرد شکی نیست زیرا در اسلام اعدام وجود ندارد …..

    بنابراین خیلی هم بدور از حقیقت نیست و امکان ظهور بسیار بالاست

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا / سرویس صفحات فرهنگی:

ظهور منجی موعود یک اعتقاد عمومی در تمامی ادیان است. کتاب های مقدس آسمانی، چه آنها که بخشی یا تمام آنها وجود دارد و چه آنها که منقولاتی از آنان در کتاب های دیگر آمده است، بشارت داده اند که جهان در سیطره ظلم و فساد نمی ماند؛ بلکه جماعت صالحان به امامت "رهبر موعود" عدل و داد را در گیتی حاکم خواهند کرد.

ریشه دار بودن اعتقاد به مهدی و منجی، موجب آماده بودن مردم اعصار گوناگون برای پذیرش و تبعیت وی شده و می شود. از همین رو، این مفهوم موجب سوءاستفاده فریبکاران و شیادانی شده است که در طول تاریخ با ادعاهای دروغین، خود را مهدی یا از یاران او معرفی کردند تا از رهگذر عقیده پاک مردم به نیات آلوده خویش دست یابند. اتفاقاً بسیاری از این مدعیان، در نقشه خود موفق شده و به مقصود خود رسیده اند؛ چه مدعیان کوچکی که اهداف مالی و رمالی داشته اند، و چه مدعیان بزرگی که توانستند با این ادعا حکومت های عریض و طویل یا مذاهب منحرف دیرپا و گسترده ای برای خویش دست و پا کنند.

همچنین دشمنان اسلام و انسانیت که همواره در ترس از حاکمیت عدل و انسان کامل به سر می برند، از یک سو با ساخته و پرداخته کردن سؤالات و شبهات، تلاش دارند که یا اعتقاد به ظهور منجی را در دل آدمیان سست کنند؛ و از سوی دیگر با تحمیق رسانه ای و ساختن فیلم های سینمایی، چهره ای هولناک از آن مرد الهی بیافرینند!

در واکنش به اینگونه اقدامات، خبرگزاری اهل‌بيت(ع) ـ ابنا ـ در پایان هر هفته سلسله مطالبی متقن و مستدل در باب مهدویت ــ با عنوان "در انتظار منجی" ــ تولید و منتشر خواهد کرد؛ تا هم عرض ارادتی باشد به محضر امام زمان حضرت حجة بن الحسن المهدی(عج) و هم گامی باشد برای روشنگری درباره مسأله مهدویت در عصر هجوم غبارها و فتنه ها.

میهمان این هفته خوانندگان ابنا «حجت الاسلام و المسلمين محمد شهبازیان» كارشناس مركز تخصصي مهدويت حوزه علميه قم و کارشناس مباحث مهدوی است که بحث "یمانی عصر ظهور" را با او مطرح نمودیم؛ بحثی که اینک با توجه به جریانات اخیر یمن، مورد علاقه و پیگیری منتظران موعود است. 

متن کامل مصاحبه با استاد شهبازیان را در زیر بخوانید:

ابـنا: جایگاه یمانی در نشانه های ظهور امام زمان(عج) چیست؟ 

ـــ بسم الله الرحمن الرحیم. در مورد یمانی آخرالزمان، روایاتی در منابع شیعه و سنی وجود دارد. 15 روایت و یک گزارش تاریخی از «سطیح کاهن» در منابع شیعی وجود دارد. در منابع اهل سنت هم در 3 روایت به بحث یمانی پرداخته اند. البته اهل سنت روایتی را هم با عنوان قحطانی دارند که بنده در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدم که قحطانی نمی تواند یمانی باشد. پس عملاً مجموعه گزارش  و روایاتی که در شیعه و سنی نسبت به یمانی داریم 18 روایت است. 

ابـنا: این روایات معتبر هستند؟ 

ـــ همه این 18 روایت ضعف سند دارند؛ یعنی نمی توانیم واقعاً آنها را روایت معتبر بنامیم و بگوییم این روایت جزء روایت های معتبر ماست. اما از مجموع 15 روایت، 6 روایت قابل قبول است. یک سری روایات ضعیف هم با همدیگر همپوشانی دارند. از روایات اهل سنت نیز فقط یک روایت را قبول می کنیم. 

ابـنا: آیا مشخصات یمانی در این روایات ذکر شده است؟

ـــ در مورد ویژگی های یمانی آنچه که از مجموع روایات به دست می آید این است که نهایتاً می توانیم بگوییم که اصل یمانی قابل اثبات است و لا غیر. یعنی اینکه ما از روایات مشخصات ظاهری برای یمانی بیان کنیم، اینگونه نیست. اینکه مشخصه ای با عنوان اینکه اسم آن چیست و از کدام قبیله است؟ چیزی در روایات نداریم. یک نکته گنگ و مبهمی به عنوان یمانی وجود دارد. اگر این اصل را بپذیریم که یمانی جزء نشانه های ظهور است می گوییم یمانی از یمن خواهد آمد و جزء لشگریان مهدی(عج) خواهد بود. اما اسم آن چیست؟ چه حرکتی قرار است انجام دهد؟ چه ویژگی و خصوصیاتی دارد؟ و یاران آن چه کسانی هستند؟ چیزی در فضای روایات نداریم.

به علاوه اینکه در بحث یمانی روایات متعارضی داریم؛ در بعضی روایات آمده است که یمانی در دوره حضرت مهدی(عج) زنده است و فعالیت می کند. روایت دیگر می گوید یمانی نود سال قبل از مهدی(عج) کشته می شود، بعد فرزند او روی کار می آید و بعد از تولد امام زمان(عج) یمانی رجعت خواهد کرد. یعنی یمانی در حکومت مهدی(عج) رجعت می کند نه اینکه او به عنوان زمینه ساز حکومت مهدی(عج) است. در روایتی آمده است که خروج یمانی با سفیانی و خراسانی همزمان است؛ اما در روایتی دیگر، یمانی قبل از سفیانی حرکت می کند. در یک دسته روایات یمانی بر سفیانی غلبه می کند، اما در روایات دیگر، سفیانی بر یمانی غلبه می کند. از این تشتت روایات نمی توانیم نظر جامعی استخراج کنیم و تعدد یمانی ها برداشت کنیم. چون تعدد، زمانی است که وقتی روایات معتبر و فضای روایات را تحیل می کنیم به این تقسیم بندی دوگانه و یا سه گانه بودن یمانی برسانیم؛ در صورتی که همه در مورد ظهور مهدی(عج) و آمدن یک یمانی سخن می گویند. وجه تمایزی هم نیست که ـ بالفرض ـ یک یمانی از چین می آید و یک یمانی از یمن. همه روایات از یک عنوانی به نام یمانی صحبت می کنند.

پس تفاوت و تعارض بین روایات وجود دارد و از بین 18 روایت 10 یا 12 روایت ضعیف السند و غیر اعتبار است و علاوه بر ضعف سند به این روایات در کتب دیگر اعتنا نشده است. مثلا یک روایت در کتاب غیبت طوسی آمده و در جای دیگر بیان نشده است. نهایت چیزی که در مورد روایات یمانی می توانیم بگوییم این است که در روایات آمده که فردی یمانی از یمن خواهد آمد حال چه کسی است نمی دانیم؟ و در تطبیق مشکل داریم.


ابـنا: یمانی، شخصیتی مثبت است یا منفی؟

ـــ در یک روایت آمده است که «رایته اهدی الرایات»؛ یعنی در بین خراسانی، سفیانی و یمانی که خروجشان در یک سال و یک روز و یک ماه خواهد بود، پرچم یمانی هدایتگرتر است. سفیانی که باطل است؛ اما یمانی نسبت به خراسانی، حق را بیشتر همراه خود دارد. اما این تک روایتی است که «شیخ طوسی» در الغیبة و «مرحوم نعمانی» در کتاب الغیبة ذکر کرده اند. این روایت در کتاب غیبة نعمانی ضعف سند دارد و می بینیم که فضای روایت، فضای دوران قیام «ابومسلم خراسانی» است.

از نظر بنده، سند گزارش شیخ طوسی معتبر است. طبق مبانی رجالی «آیت الله العظمی خوئی»، سند کتاب العیبة شیخ طوسی، ضعیف است به دلیل وجود شخصی به نام علی بن محمد قُتیبه که وی نه مدحی دارد و نه ضعفی؛ و ما نمی توانیم این را بپذیریم. ولی آیت الله شبیری زنجانی طبق مبانی خود علی بن محمد بن قُتیبه را می پذیرد. روایت الغیبة شیخ طوسی می گوید: فردی یمانی همزمان با خراسانی و سفیانی خروج خواهد کرد و پرچم او هدایت گر است. اگر این روایت را بپذیریم این هدایتگر بودن دلالت بر مدح فردی به نام یمانی است.



ابنا: در مورد تاریخچه مدعیان دروغین یمانی بگویید. آیا در تاریخ، یمانی هم مدعیان دروغین داشته است؟

ـــ در روایت بحثی به نام یمانی و قحطانی داریم؛ به همین خاطر افرادی برای اینکه بخواهند خودشان را موجه جلوه دهند از این عناوین استفاده می کردند. مَقدسی در کتاب «البدع و التاریخ» افرادی که به عنوان یمانی و قحطانی خود را معرفی کرده اند را آورده است. یا افراد مستقیماً خود را یمانی معرفی کرده اند و یا به وسیله یارانشان.

به عنوان نمونه، افرادی «حوثی ها»ی یمن را به عنوان یمانی معرفی می کنند (که البته از سوی خودشان چنین ادعایی وجود ندارد).

یا در عراق فردی با عنوان «ابی عبدالله الحسینی القحطانی» معروف به حیدر مشتت خود را به عنوان یمانی معرفی کرد. فرد دیگری مثل «احمد بن اسماعیل بصری» که بین یاران خود به نام احمد الحسن معروف است می گوید: من یمانی هستم. اینها از روایات سوء استفاده کرده و خود را یمانی و نائب مهدی(عج) معرفی می کنند. در صورتی که در روایات یمانی اشاره ای به نام، عنوان و اسم یمانی نشده است. ما نمی توانیم بگوییم که آقای فلانی یا فلانی، یمانی است. ما به فرض بپذیریم یمانی عادل است و پرچم حق به دست اوست اما چه کسی می تواند مصداق را اثبات کند؟ سال های سال هم بین شیعیان و هم در بین اهل سنت افراد متعددی خود را به عنوان یمانی معرفی کرده اند، پس نمی توانیم دلیلی بر اثبات و تطبیق پیدا کنیم.

ابنا: مدعیان دروغین یمانی در شیعه بیشتر بوده است و یا در اهل سنت؟

ـــ آمار دقیقی نداریم که چه کسانی به صورت ویژه خودشان را به عنوان یمانی معرفی کرده اند. در تاریخ آمده است که «عبدالرحمن بن اشعث» در زمان قیام علیه حجاج، خود را قحطانی و یمانی معرفی کرد. مَقدسی در کتاب البدع والتاریخ جلد 1 صفحه 114 در باب خروج المهدی، گزارشی را ذکر کرده و افرادی که خود را به عنوان یمانی و قحطانی معرفی کرده اند، را آورده است. در بین اهل سنت خیلی روایات یمانی مرسوم نیست. در اهل سنت گزارش رایات سود و پرچم های سیاه را زیاد داریم و به این مطلب خیلی استناد کرده اند و حتی طالبان خود را به عنوان رایات سود و خراسانی معرفی می کردند و در بین داعش هم این زمزمه وجود دارد. در بین شیعیان چون یمانی را با این روایت مشهور می شناسند که خروج یمانی، سفیانی و خراسانی در یک روز اتفاق خواهد افتاد و پرچم یمانی، پرچم حقی است، گرایش به ساختن یمانی بیشتر بوده است. در کتب اربعه روایت یمانی آمده است ولی در مورد بعضی از نشانه های ظهور در کتب اربعه روایتی نداریم.

روایت یمانی در روضه کافی است بعضی از محققین معتقدند که روضه کافی متعلق به کلینی است اما کلینی دقتی که در اصول و فروع کافی داشته، در روضه اعمال نکرده است به همین خاطر اگر روایتی در روضه کافی وجود دارد، اعتبار اصول کافی را را نباید بر این حمل کنیم.

ابـنا: اگر کسی مدعی شود که من یمانی هستم با چه دلایلی دیدگاه وی را نقد کنیم؟

ـــ در دوره معاصر افرادی وجود دارند که تبلیغات زیادی می کنند و می گویند که من همان یمانی ام. «احمد اسماعیل بصری» معروف به احمد الحسن، یکی از این افراد است یا «حیدر مشتت» که کشته شد، همین ادعا را داشت. ادعای اینها این است که ما یمانی هستیم، پرچم ما هم پرچم هدایت است و برای ظهور زمینه سازی می کنیم. ما دو با اینها بحث داریم: اول اینکه همان گونه که گفته شد کلیتی در مورد یمانی داریم اما روایات یمانی گویا نیست و اهل بیت(ع) در شناخت یمانی به ما معیاری نداده اند که مشخصات یمانی چیست و ما باید از او تبعیت کنیم. ما امروز چنین دلیلی نداریم و خداوند هم تکلیف بمالایطاق نمی کند. مشکل ما با این مدعیان این است که شما چه دلیلی بر اثبات یمانی دارید؟ فردی ادعا کرده من یمانی ام، می گوییم دلیل بر عهده مُدعی است. شما مدعی هستید، دلیلت چیست؟ می گوید ما روایات یمانی را داریم. دقیقاً احمد الحسن این گونه می گوید، مگر ما روایات یمانی نداریم؟ بله، روایات یمانی داریم اما چه کسی گفته تو همان یمانی هستی؟ تو باید دلیل بیاوری. در روایت آمده است که «یمانی من الیمن» این روایت صریحاً می گوید: خروج یمانی از یمن خواهد بود؛ احمد الحسن که متولد عراق و بصره است، پس یمانی نیست.

نکته دیگر اینکه احمد الحسن مدعی عصمت است در حالی که ما دلیلی بر عصمت یمانی نداریم. اینکه روایت می گوید پرچم یمانی هدایتگر است مثل این روایت، در مورد سلمان و ابوذر و زراره هم آمده است. اینکه اهل بیت(ع) فرموده اند از اینها تبعیت کنید یعنی اینها معصوم هستند؟ این چنین چیزی نیست. گفته اند که بین شما اینها بهتر هستند؛ مثل اینکه گفته می شود از بین مراجع فلانی اعلم است این به این معنی نیست که فلانی معصوم است. روایت نشانه های ظهور می گوید پرچم یمانی هدایتگر است؛ در صورتی که احمد الحسن می خواهد اثبات کند که یمانی معصوم است. به احمد الحسن می گوییم طبق اشتباهاتی که شما در روایت خوانی، در مباحث قرآنی و حدیثی داری تو صلاحیت نداری و هدایتگر نیستی. کسی که روایت جعلی بخواند کسی که روایت را تقطیع کند و قسمتی از روایت را باب میل خود بخواند کسی که معنای روایت را نفهمد و به دروغ به مردم ترجمه و معنای غلطی از روایت را انتقال دهد، یقیقناً نمی تواند هدایتگر باشد و صلاحیت هدایتگری ندارد پس اگر ما یمانی را به عنوان پرچم هدایتگر بپذیریم احمد الحسن، حیدر مشتت و کسانی که مدعی یمانی بودن هستند، اولین معیار را ندارید و آن هدایتگری است. اگر یمانی را با خصوصیات آن بپذیریم لوازم او با حق بودن، راست گو بودن و عالم بودن اوست اما زمانی که کتاب های مدعیان یمانی را مشاهده می کنیم می بینیم این خصوصیات را ندارند.

ابنا: احمد الحسن به عنوان مدعی یمانی در عراق چه فعالیت هایی دارد؟ و چگونه مردم را به طرف خود جذب می کند؟

ـــ در کتاب ره افسانه ای که در نقد این جریان نوشتیم و در سایت «هو الطرید» وجود دارد مختصری به جریان احمد الحسن پرداخته ایم. اجمالاً او فردی است که سواد حدیثی و حوزوی ندارد و لیسانس رشته مهندسی شهرسازی از دانشگاه عراق گرفته است. وی در بصره ادعا کرد که من با چهار واسطه از اولاد امام زمان(عج) و یمانی موعود هستم و قرار است حکومت عصر ظهور را زمینه سازی کنم. وقتی حضرت مهدی(عج) حکومت تشکیل داد و از دنیا رفت، من و یازده مهدی دیگر امامان بعد از امام مهدی(عج) خواهیم شد. وی قصه مهدیون را مطرح می کند و می گوید: بعد از امام مهدی(عج) که حکومت ائمه(ع) تمام شد 12 مهدی می آیند و من(احمد الحسن) مهدی اول هستم و پدرم (امام زمان) حکومت را به من خواهد داد. احمد الحسن و حیدر مشتت با هم هماهنگ شده بودند که من می گویم یمانی هستم و تو نائب من هستی. بعد با هم اختلاف پیدا کرده، یکدیگر را لعن و نفرین کردند. سپس هر دو مدعی شدند که من یمانی هستم.

ابنا: آیا احمد الحسن طرفدار هم دارد؟

ـــ اینها کمابیش در عراق و در ایران مخصوصا در خوزستان طرفدارانی دارند. شبکه ماهواره ای دارند و در فضای اینترنت فعال اند. صد کتاب بر مبنای روایات جعلی در اثبات جریان خود نوشته اند. اینها رؤیا و خواب و استخاره را حجت می دانند. وی اساساً سید نیست ولی ادعا می کند که جزء سادات هستم و شجره من به امام زمان(عج) می رسد. اینها از عدم سواد حدیثی مردم و شوق و اشتیاق آنها به امام زمان(عج) سوء استفاده می کند تا خود را به عنوان فردی مثبت و یمانی و فرزند امام زمان(عج) جا بزنند.



ابنا: ارتباط احمد الحسن با مراجع چگونه است و آیا اساساً مراجع را قبول دارد؟

ـــ هدف اصلی استعمار ضربه زدن به مرجعیت است. اینکه مرحوم مجلسی در بحار در باب فضیلت قم می گوید علم از نجف و کوفه به قم می آید و اینکه امام صادق(ع) به مردم مستضعف فکری ـ فرهنگی جهان می فرماید: «فعلیکم بقم» به قم مراجعه کنید؛ مراجعه به قم مراجعه به بقال و خیاط که نیست؛ طبیعتاً مراجعه به علمای آن شهر است. امام حسن عسکری(ع) در روایتی فرمود: «فللعوام ان یقلدوه». مردمی که تخصص حدیثی ندارند باید به اهل فن، متخصص، علما و مراجع مراجعه کنند. دقیقا ما می بینیم که جریان وهابیت و استعمار غرب مراجع را هدف قرار داده اند. هرچند غرب در مورد گسترش وهابیت در مناطق شیعه نشین موفق نشد ولی دست به کار دیگری زد و از خود جمعیت شیعه یارگیری کرد و افرادی مثل احمد الحسن را به اسم فرزند امام زمان(عج) و یمانی معرفی کرد.

احمد الحسن اولین کاری که کرد این بود که مراجع شیعه را هدف قرار داد. احمد الحسن می گوید: تمام فقهای شیعه دجال هستند و امروز یکی از مراجعی که بیشترین مقابله با استعمار، انگلیس و آمریکا را دارد آیت الله سیستانی است و احمد الحسن هم آیت الله سیستانی را خیلی مورد هجوم قرار می دهد و به دنبال شکستن هیبت ایشان در بین شیعیان است. احمد الحسن کتابی در مورد حرمت تقلید از مراجع نوشته، می گوید تقلید بدعت است و خمس دادن به مراجع حرام است. می گوییم پس خمس را به چه کسی بدهیم؟ می گوید به من احمد الحسن! یعنی برای خودش کیسه می دوزد و مراجع را هم در صف اول دشمنان خود معرفی می کند. تعبیر یاران احمد الحسن این است که فقها و مراجع همان کسانی هستند که روبروی مهدی(عج) می ایستند در حالی که در روایات آمده است که در آسیب ها و مشکلات آخر الزمان به قم، علما، مراجع و اهل حدیث مراجعه کنید.

احمد الحسن شیعه اثنی عشری است در بصره بزرگ شده ولی انحراف فکری دارد الان هم اثری از آن نیست و مشخص نیست کجاست. ممکن است مرده باشد و جریان غرب از این نام موج سواری می کند.

ابـنا: در پایان اگر نکته ای دارید بفرمایید.
 
ـــ نتیجه گیری اینکه : ما یک روایت داریم شاید این روایت را قبول کرده و بگوییم که یمانی از علائم حتمی است. اما نظر شخصی بنده این است که خیلی به روایات یمانی به عنوان نشانه های ظهور اطمینان ندارم، چون خلاف نظر مشهور است. آنچه که از مجموع روایات یمانی می توانیم بگوییم این است که یمانی جزء علائم محتوم است و پرچم او پرچم حق است؛ اما روایت معتبری در اینکه من وظیفه ای در شناخت یمانی دارم، وجود ندارد. به عبارت دیگر موظف به شناختن و تبعیت از او نیستم. به اعتقاد من نشانه های ظهور نقشی در شناخت حجت الهی ندارند. خودمان را درگیر نشانه های ظهور نکنیم چون اولاً باید بدانیم جایگاه و اعتبار نشانه های ظهور چه میزان است؟ ثانیاً این روایات آنقدر گنگ و مبهم اند که قابلیت تطبیق ندارند.

لذا در روایت آمده است همان معیارهایی که برای شناخت حضرت علی(ع) و سایر ائمه(ع) داریم به وسیله همان معیارها امام زمان(عج) را بشناسیم. آیا الزاما حضرت علی(ع) را به وسیله سلمان شناختیم؟ نه؛ ما طبق آیات، روایات و تصریح رسول خدا(ص) فهمیدیم که حضرت علی(ع) همان مصداق امام است. به همین خاطر حضرت علی(ع) هم کُد می دهند که «اعرف الحق ثم تعرف اهله» اول معیار های حق را بشناس بعد معیارهای آن را مصداق یابی کن. ما امروزه در جامعه خود به یکسری روایات مبهم چنگ می زنیم که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد و به دنبال سفیانی، دجال و یمانی می گردیم تا امام زمان(عج) را بشناسیم در حالی که نباید اینگونه باشد.

ابـنا: از اینکه این فرصت را در اختیار ما گذاشتید متشکریم.

 

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

شما اینجا هستید: خانه مقاله ها قرآن و عترت سلام علی آل یاسین...!(227)