سلام علی آل یاسین...!(314)
- توضیحات
- زیر مجموعه: مقالات
- دسته: قرآن و عترت
- منتشر شده در 19 فروردين 1404
- نوشته شده توسط محمدعلی صدری
- بازدید: 56
مقدمه نشریه هادی
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه و...
.وأشهد أنكم؛ الائمّة الرّاشدون؛ ... المكرّمون؛...
و شهادت ميدهم كه شماييد امامان رشد يافته، ... و كرامت داده شدهها...
انسان، موجودي كريم
كرامت، همان نزاهت از فرومايگي است كه گرچه معادل فارسي آن ناياب است، ولي شايد نزديكترين واژه به آن در زبان فارسي، كلمه «بزرگواري» باشد. تكريم و بزرگداشت آدمي به دو شكل ظاهري و معنوي تحقّق يافته است: تكريم ظاهري كه بين همه افراد بشر مشترك است، به تفاوتهاي ظاهري و جسمي انسان با ساير حيوانات برميگردد؛ مانند: ايستاده راه رفتن، خوردن و آشاميدن با دست، قدرت بر نوشتن، خوش تركيبي، زيبايي صورت، اعتدال مزاج، قدرت بر تفهيم ديگران با كلام و نطق و اشاره، تسلّط بر طبيعت، تهيه اسباب معاش و ...
تكريم معنوي انسان به عقل است كه بسياري از تكريمهاي ظاهري از آن نشأت ميگيرد و انسان را بر ساير حيوانات برتري ميبخشد. اين نعمت كه بزرگترين و محبوبترين نعمت خداوند است، انسان را در تشخيص حق و باطل، خير و شر، صلاح و فساد و حَسَن و قبيح راهنمايي ميكند. تكامل زندگي بشر از اين نعمت سرچشمه ميگيرد و حيوانات بر اثر نداشتن آن، تكاملي در شكل زندگي و به كارگيري مواهب طبيعت نداشته، همان شيوه اوّلي زندگي را حفظ كردهاند؛ جز تغييراتي كه انسانها در مسير به كارگيري حيوانات براي آنها ايجاد كردهاند.
هر يك از اين دو تكريم، شامل همه انسانها ميشود. نه تنها رنگ، نژاد، اقليم و ... در آن اثري ندارد، بلكه ملاكهاي برتري حقيقي، مانند ايمان، علم، جهاد و ... نيز نقشي ندارد. از اين رو قرآن كريم جميع فرزندان آدم (عليهالسلام)را مشمول اين تكريم معرفي كرده است: و لقد كرّمنا بني ءادم و حملناهم في البرّ و البحر و رزقناهم من الطيّبات و فضلناهم علي كثير ممّن خلقنا تفضيلاً.[ سوره اسراء، آيه 70.] بنابراين، انتخاب و اختيار آدمي در اين دو گونه تكريم نقشي ندارد و در حقيقت مشمول تكريم اجباري شده است.
افزون بر اين دو، تكريم ديگري وجود دارد كه به اراده و اختيارِ خود آدمي بستگي دارد كه همان تكريم به ايمان، تقوا و... است. اين تكريم در واقع از تكليف ناشي ميشود. هرچند كه عقل انسانها متفاوت است و بدين جهت، مراتب تكريم در آنها يكسان نيست، ليكن آنچه مورد توجه قرآن كريم است، تفاوت مراتبي است كه از تقوا نشأت ميگيرد: إنّ أكرمكم عنداللَّه أتقاكم [ سوره حجرات، آيه 13.]، وگرنه تفاوتهاي جسمي، همانند تفاوتهاي قومي و قبيلهاي، شناسنامه طبيعي افراد است؛ چنان كه تفاوت افراد در برخورداري از عقل نيز در حدّ خود، شناسنامه طبيعي است. مهمتر آنكه تكريم به عقل، زماني ارزش و جايگاه واقعي خود را مييابد كه در خدمت ايمان و تقوا قرار گيرد. امام باقر (عليهالسلام)پس از آنكه مؤمن را با كرامتترين مخلوق معرفي كرد، در تعليل اين مدعا فرمود:
فرشتگان، خدمتگزار مؤمنان هستند. همجواري با خدا، بهشت و حورالعين براي آنان است: «و ما خلق اللَّه عزّ و جلّ خلقاً أكرم علي اللَّه عزّوجلّ من المؤمن؛ لأنّ الملائكة خدّام المؤمنين و أنّ جوار اللَّه للمؤمنين و أنّ الجنّة للمؤمنين و أن الحور العين للمؤمنين».[ كافي، ج2، ص33.]
پيشوايان كريم
چنان كه گذشت همه انسانها از تكريم عمومي پروردگار متعالي، و مؤمنان به خداوند عالم و پيروان انبياي الهي از تكريم ويژه برخوردارند، ليكن اين تكريمهاي همگاني نسبي است؛ يعني انسانها در مقايسه با هم، كريم و كريمتر محسوب ميشوند و اين مراتب ادامه دارد، اما وقتي به ائمهطهار (عليهمالسلام) ميرسد، اين سلسله قطع ميشود و بالاتر از آن در قلمرو امكان وجود ندارد؛ زيرا تقواي آنها به مرحله عصمت ميرسد. در حقيقت، تكريم آن ذوات مقدّس، تكريم مطلق است. اين مدعا را ميتوان چنين تعليل و تشريح كرد:
تكريم، مقابل هوان و حقارت است: من يُهن اللَّه فما له من مكرم.( و هر كه را خدا خوار كند او را گرامىدارندهاى نيست)[ سوره حج، آيه 18] و سبب كرامت، تقوا و توكّل بر خداست: إنّ أكرمكم عند اللَّه أتقاكم[سوره حجرات]، « الحَمدُ لِلَّهِ الَّذي وَكَلَني إلَيهِ فَأكرَمَني، ولَم يَكِلني إلى النّاسِ فَيُهينوني ».[ بحار الانوار، ج 95، ص 39.]
و با توجه به گستردگي دامنه تقوا كه در اعتقادات، اخلاقيات، صفات و اعمال بروز ميكند تنها انسانهاي معصوم هستند كه از تقواي خالص و همه جانبه برخوردارند وگرنه ناخالصي كه قرآن كريم آن را فجور مينامد: فألهمها فجورها و تقواها [ سوره شمس، آيه 8.] ـ ممكن است دامن همه انسانهاي غير معصوم را بگيرد؛ چنان كه اتّكال به غير خدا نيز در زندگي انسانهاي غير معصوم، كم و بيش وجود دارد. بنابراين، افراد عادي، عامل تكريم (تقوا و توكّل به خدا) را با عامل توهين (فجور و توكل به غير خدا) با هم ضميمه كردهاند[البته اين دو عامل از باب نمونه و مثال است، وگرنه در ساير عوامل نيز اين گونه است]، در حالي كه چنين انضمامي در سيره علمي يا عملي پيشوايان معصوم (عليهمالسلام) وجود ندارد. آنها عامل تكريم را به طور خالص در وجود خود جا دادهاند. بدين ترتيب، تكريم ديگران نسبي و تكريم آنها مطلق است.