سلام علی آل یاسین...!(248)

درباره صلوات بايد به چند مطلب توجه كرد:

اوّلاً، انسان كامل در قوس نزول، همه كماال‌هاي وجودي را به عنوان اسماي حسناي خدا داراست؛ زيرا خداي سبحان، همه آنها را به انسان كامل تعليم و اعطا فرمود.

ثانياً، در قوس صعود كه از قلمرو تكليف، تكامل و اعتلاي مقام مي‌گذرد، متدرّجاً از نقص طبيعي مي‌رهد و به كمال فرااطبيعي مي‌رسد.

 

ثالثاً، در تمام مراحل ترقّي، مبدأ فاعلي و غايي بالذات، فقط خداست، ليكن فرشتگان مدبّر امور كه عهده دار تعليم (جبرئيل(عليه‌السلام)) و احيا (اسرافيل(عليه‌السلام)) و رزق (ميكائيل(عليه‌السلام)) و توفّي (عزرائيل (عليه‌السلام)) و مانند آنند، همگي از مسجود خود و از مُنْبِي‏ء و گزارشگر اسماي حسناي الهي براي خود استمداد مي‌جويند و از او بهره مي‌برند؛ يعني فيض خاصِّ الهي از مسير باطن انسان كامل به منطقه طبيعت او مي‌رسد تا زمينه رجوع به باطن خويش را فراهم شده بيند.

رابعاً، امّت كه توفيق مي‌يابد بر آن حضرت صلوات بفرستد، همانند باغباني است كه روز عيد از باغ صاحب باغ، دسته گلي تهيه مي‌كند و براي صاحب باغ به عنوان هديه مي‌برد كه در اين اهدا، هرچند باغبان، متقرّب شده، به ادب باغداري نايل آمد، ليكن چيزي بر دارايي صاحب باغ نيفزود؛ گرچه به حسب ظاهر، گلي به دست او رسيده است كه قبلاً نداشت.

خامساً، در اين مثال و ممثّل، نه امّت، واسطه فيض قرار مي‌گيرد و نه باغبان؛ هرچند هر كدام از اينان به كمال لايق خود مي‌رسند؛ چه اينكه فيض تازه‌اي بهره اهل بيت‏عصمت(عليهم‌السلام) مي‌شود، ليكن مبدأ فاعلي آن فقط خداست. گرچه از لحاظ ملك اعتباري و دسترسي به تمتّع از گل ياد شده، چيزي عايد صاحب باغ مي‌شود، ليكن باغبان، واسطه در فيض نيست، به‌طوري كه در طول علل فاعلي قرار گيرد تا توهّم برتري نسبت به انسان كامل يا صاحب ملك مطرح گردد.

برگرفته از مقدمه نشریه هادی شماره 73

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

شما اینجا هستید: خانه مقاله ها قرآن و عترت سلام علی آل یاسین...!(248)