سلام علی آل یاسین...!(249)
- توضیحات
- زیر مجموعه: مقالات
- دسته: قرآن و عترت
- منتشر شده در 02 بهمن 1394
- نوشته شده توسط محمدعلی صدری
- بازدید: 1055
قرآن كريم به عنوان كتاب سعادت آفرين و اسلام به عنوان دين حياتبخش، آسان به دست نيامده است، بلكه پيغمبراكرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) براي تلقّي، حفظ و اعلام آن، سالها رنج رسالت را تحمّل كرد؛ بهگونهاي كه هيچ كس در راه هيچ هدفي به اندازهآن حضرت اذيت و آزار نشد: «ما أُوذي نبيٌ مثل ما أُوذيتُ»[ بحار، ج39، ص56.]، بنابراين، نخستين، عاقلانهترين و طبيعيترين انتظار از آن حضرت اين است كه براي پس از خود، چارهاي بينديشد تا رنجهاي او ابتر و بيحاصل نشود. اين انتظار، با وصيت آن حضرت برآورده ميشود. در واقع، انتخاب وصي از سوي پيامبر(صلّي الله عليه وآله وسلّم) براي استمرار رسالت و نيل به اهداف آن است. بدين ترتيب:
كسي كه منكر تعيين وصي و اعلام آن از سوي رسولاكرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) است، يا بايد منكر رنج رسالت شود و بگويد چون پيامبراكرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) اذيت و آزاري براي تبليغ دين تحمّل نكرد، به حفظ آن علاقهاي نداشت و آن را رها كرد، يا بايد بگويد: پيامبر اسلام(صلّي الله عليه وآله وسلّم) براي نشر آيين خود، رنج فراواني كشيد، ليكن آنقدر بيتدبير و بيبرنامه بود كه هيچ برنامه و تدبيري براي پس از خود نداشت! با اندكي تأمل، در مييابيم كه اين اشكال به مدبّر نظام هستي، يعني پروردگار متعال نيز وارد است (نعوذ بالله و نستجير منه)! در حالي كه خليفه اوّل و دوم، آن چنان آيندهنگر، برنامهريز و دلسوز بودند كه اصرار داشتند تكليف وصي و جانشين خود را قبل از مردنشان روشن كنند.(برگرفته از مقدمه نشریه هادی شماره های 70 و 71 و 72)