سلام علی آل یاسین...!(280)
- توضیحات
- زیر مجموعه: مقالات
- دسته: قرآن و عترت
- منتشر شده در 14 مرداد 1396
- نوشته شده توسط محمدعلی صدری
- بازدید: 924
مقدمه نشریه هادی شماره 92
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه و ...
و عباده المكرمين الّذين لايسبقونه بالقول و هم بأمره يعملون و رحمة الله و بركاته؛
و (شما اي) بندگان كرامت بخشيده شده او، همانان كه سبقت بر او نميگيرند و به فرمان او عمل ميكنند و رحمت خدا و بركات او بر شما باد
.....
راه وصول به قرب الهي
عبوديت و عبادت، تنها راه تقرّب به خداي سبحان است. از اين جهت، سرلوحه برنامه همه انبيا و عصاره دعوت آنها قرار گرفته است. جمله (يا قوم اعبدوا الله ما لكم من إله غيره) را كه بيان و تفسيري گويا از «لا إله إلاّالله» است، بسياري از انبيا بيان كردهاند. همان طور كه قبلاً اشاره شد، هر كمالي كه انسان، اعم از پيامبران و غير پيامبران به آن دست يافت، از بركت عبادت است. از اين رو ميبينيم در قرآن كريم، روايات و ادعيه، هنگام بيان مقامات انبيا (عليهمالسلام) پيش از هر چيز، به عبوديت آنها اشاره ميشود؛ چنانكه در تشهّد نماز گفته ميشود: «أشهد أنّ محمّداً عبده و رسوله»؛ يعني قبل از شهادت به رسالت، به عبوديت آنان شهادت ميدهيم. سرّ اين تقدّم آن است كه عبوديّت، چهره ارتباطِ آنها با مولاست، در حالي كه رسالت، چهره ارتباط آنان با مردم است؛ يعني بعد از ربط تامّ با خداي سبحان، صلاحيت ارتباط تبليغي، تعليمي و رسالي آنان با جامعه ظهور ميكند و به آن نايل ميشوند. از اينجا معلوم ميشود كه چرا حضرت عليبنبيطالب(عليهالسلام) هنگامي كه نامههاي رسمي خود را به واليان مينوشت، در صدر نامه، عنوان «عبد» را بر عنوان «اميرالمؤمنين» مقدّم ميداشت و چنين مينوشت: «من عبدالله عليٍّ أميرالمؤمنين»[نهجالبلاغه، نامه 1، 24، 38، 50، 51 و....] و در همين زيارت جامعه، از حضرت ختمي مرتبت(صلّي الله عليه وآله وسلّم) به عنوان «عبد منتجب» ياد و ستايش شده است: «وأشهد أنّ محمداً عبده المنتجب و... ».
اقسام عبوديت
عبوديت بر دو قسم است:
الف. عبوديت عام: منظور از اين عبوديت كه عبوديت تكويني ناميده ميشود، خضوع تكويني و انفعال وجودي داشتن در برابر مبدأ متعالي و قرار گرفتن در مسير تكوين و فرمانبرداري از نظام هستي است. اين عبوديت به انسان اختصاص ندارد تا برخي عاصي و برخي مطيع باشند، بلكه تمام موجودات را شامل ميشود؛ زيرا از مالكيت تكويني و حقيقي خداوند بر عالم و تدبير او بر نظام هستي ناشي ميشود و هيچ موجودي در برابر مالكيت و تدبير تكويني او، قدرت و اختياري از خود ندارد.پاداش مناسب اين عبوديت، برخورداري از رحمت عامّه ربّ العالمين است كه عذاب و نعمت، زير مجموعه اين رحمت است.
ب. عبوديت خاص: مقصود از اين عبوديت كه عبوديت تشريعي ناميده ميشود، خضوع تشريعي و انقياد اختياري در مسير صراط مستقيم و هدايت توحيدي است (عبوديت اصطلاحي يا عبوديت تشريعي). البته اين عبوديت نيز ناشي از مالكيت تكويني و حقيقي خدا بر عالم و تدبير او بر نظام هستي است، ليكن حكمت الهي اقتضا ميكند كه انسان در اين نوع عبوديت، مختار باشد تا بتواند در ميدان امتحان و آزمايش الهي به كمال مطلوب و مقدورِ خويش برسد. جزاي اين عبوديت، رحمت خاصّه است كه نعمت بهشت و ساير تفضّلات الهي، زير مجموعه اين رحمت است. عبوديّت مورد نظر در اينگونه بحثها همين قسم دوم است.
حقيقت عبوديت
باطن و حقيقت عبوديت آن است كه انسان براي خود و مجموعه نظام هستي، يعني ماسوي الله، شأني جز عبوديت قائل نباشد: إن كلّ من في السّموات والأرض إلاّ ءَاتِي الرّحمن عبداً.[ ـ سوره مريم، آيه 93.]
شعار چنين انساني در اظهار عبوديت (نعبد) است، نه «أعبد»؛ يعني نه تنها من عبادتت ميكنم و با همراهانم در قيد عبوديت تو هستم كه شعار انسانهاي عادي و سالكان آغاز مسير است بلكه ميگويد: من و مجموع نظام هستي، عبد تو هستيم و به عبادت و عبوديت تو مشغوليم. اين شعار كسي است كه در آيات پيشين به (ربّ العالمين) بودن خدا توجّه كرده و با آن انس گرفته باشد.
ممكن است (نعبد) كه دليل بر اختياري و ارادي بودن عبادت است، موهم استقلال و تفويض باشد و پيام ضمني آن، اين باشد كه موجودي به نام «من» وجود دارد كه تو را عبادت ميكند. براي رفع اين توهّم ميگويد: در همين عبوديتم نيز محتاج و وابسته به تو هستم و براي برآورده شدن همين احتياج نيز از تو استعانت ميجويم. بنابراين، مجموع (إيّاك نعبد و إيّاك نستعين) براي ارائه معناي «عبادت خالصانه و اظهار عبوديت محض» گفته ميشود.
اطاعت انسان موحّد از غير خدا، در طول اطاعت خداست، نه در عرض آن. بدين ترتيب، اطاعت از پيغمبر يا امامان (عليهمالسلام) براساس أطيعوا الله و أطيعوا الرسول و أُولي الأمر منكم[سوره نساء، آيه 59.] و اطاعت و خضوع در برابر والدين براساس و بالوالدين إحساناً[سوره انعام، آيه 151.] است و.... بنابراين، عبد واقعي بايد خود را عابد و مملوك محضِ خدا بداند و به معبود و مالك بودن او اذعان كند.
اگر چنين احساسي در كسي پديدار شد، ريشه استكبار كه خروج از رسم عبوديت است، در وي ميخشكد و به خود اجازه نميدهد در مقابل مولا و مالك خويش انانيّت داشته باشد؛ چون انانيّت و استكبار با عبوديت قابل جمع نيست: إنّ الّذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنّم داخرين[ سوره مؤمن، آيه 60.].
برخي از آثار عبوديت
انساني كه بندگي خدا را در خود احساس ميكند، در خواستههايش، جز به مولا و مالكِ حقيقي خود توجّه ندارد؛ نه چشم به كيسه فلان ميدوزد و نه دست به كاسه بهمان دراز ميكند. ذات اقدس باري تعالي را نه تنها وكيل خود ميداند، بلكه او را ولي و سرپرست خويش به حساب ميآورد.[ در وكالت، كارهايي را خود انسان انجام ميدهد و كارهايي ديگر را به وكيل محوّل ميكند، يا مراحلي از يك كار را خود انجام ميدهد و مراحل بالاتر را به وكيلش واگذار ميكند، اما در ولايت تكويني، گويا خودش كارهاي نيست و همه كارها را در همه مراحل به ولي خود ميسپارد؛ مانند ولايت پدر بر فرزندِ خردسال.] از اين جهت، نگاه عبد به عبوديت خويش و توجّه به اينكه عبد است و بايد عبادت كند، هرگز با غفلت او از وظيفه ويژه جمع نميشود.
هر انساني وظيفه دارد در تمام كارهاي خود، عبد محضِ خدا باشد و چيزي را كه خلاف ميل و رضاي مولاي اوست، انجام ندهد و اگر خود را عبد ميداند، بايد بپذيرد كه مولايش حق دارد هرگونه تصرّفي در او داشته باشد، به هر چه خواست، امرش كند و از هرچه خواست، او را نهي كند؛ زيرا يقين دارد كه خداوند متعالي خير و صلاح او را بهتر از خود او ميداند و نيز خيرخواه اوست؛ چنانكه خليل خداي تعالي، ابراهيم (عليهالسلام) در مقام بندگي و اظهار عبوديت، بدون چون و چرا، همسر و فرزند خويش را در قابل كشت و سكونتِ مكّه اسكان داد، تجديد بناي خانه توحيد را بر عهده گرفت، قرباني فرزندِ دلبند خويش را پذيرفت...
راه رسيدن به عبوديت
براي رسيدن به عبوديت محض، بايد با دو دشمن اصلي اين راه (هواي نفس و شيطان) مبارزه كرد. شيطان از بيرون حمله ميكند و هواي نفس از درون؛ زيرا دشمنِ خانهزادي است كه از نهاد و نهان اقدام كرده، به منزله ابزار دستِ آن دشمن بيروني عمل ميكند و بدون دستياري او، دشمن بيروني كارهاي نيست. آسيب رساني ابليس، همانند آسيب رساني زهر است (دشمن بيروني) كه تا وارد بدن نشود و پس از ورود به بدن،همكاري و همدستي دستگاه گوارش را با خود نداشته باشد، تأثير سوئي ندارد و كسي را هلاك نميكند.
انشاالله ادامه دارد...