مقالات

حکمت متعالیه استاد یزدان پناه 68

بسم الله الرحمن الرحیم

در بحث تحقق فلسفه اسلامی پیرامون فارابی و اندیشه او سخن به میان آمد . مطالبی درباره وحی ، نبوت و توحید در نظر وی بیان شد .

در باب امکان فلسفه اسلامی بیان شد که رعایت خطوط کلی در معارف دینی باعث اسلامی شدن یک فلسفه میشود مانند توحید ، معاد ، نبوت و ملایکه . حال بنا داریم تا مطالبی را پیرامون ملائکه از دید فارابی بیان کنیم. در باب ملائکه و معاد فارابی آغازگر است و نباید انتظار داشت که تمام مطالب متون دینی را حل نماید .

حکمت متعالیه استاد یزدان پناه 67

به نام خدا

جلسه 67 حکمت متعالیه استاد یزدان پناه

ما در بخش نخست که کلیات بود رسیدیم به هویت فلسفه ی اسلامی و گفتیم این موضوع را در دو قسم بحث کردیم:

  1. امکان
  2. تحقق فلسفه ی اسلامی

در بخش تحقق فلسفه ی اسلامی از کندی شروع کردیم و گفتیم که فلسفه ی ایشان را نمی شود اسلامی(بدین معنا که چیزی افزون بر سنن فلسفی گذشته و از دامن معارف دینی به آن افزوده شده باشد؛) بلکه بیشتر نقل قول هایی از فلاسفه ی یونان و به خصوص فلاسفه ی نو افلاطونی[1] است؛ که شاخص ترینشان فلوطین است.

در این گفتار می خواهیم به فارابی بپردازیم که می توان او را آغازگر فلسفه ی اسلامی دانست.

حکمت متعالیه استاد یزدان پناه 65

در فلسفه اسلامی پس از کندی به فارابی پرداختیم ، عرض شد که فارابی بیانی در باب وحی و بیانی در باب نسبت دین و فلسفه داشت که از او میشد مطالبی رو استخراج کرد.

نوع گزاره های دینی در باب معرفت و درباب عقاید و معارف از منظر فارابی گزاره های معرفتی است یعنی گزاره هایی ناظر به واقع است و توضیحی که ایشان دارد این است که اولا نبی خود فیلسوفانه یافته و ثانیا این را به شکل دین به ملت ابراز کرده که این دین و ملت بیاناتی که وجود دارد یا حق است یا مثال الحق است(مثال الحق یعنی همان حق است اما به زبان عرفی بیان شده است) و چیز دیگری که از بیان فارابی میتوان فهمید این است که دین و وحی از ناحیه فارابی دارای لوازمی است و نگاه فارابی این بود که نبی با عقل مفارق ارتباط برقرار میکند و خود عقل مستفاد میشود ،همه آنچه که هست را از عقل فعال میگیرد و این عقل فعال منبع تمام حقایق هستی است و بعد زبان ویژه دینی را بیان میکند که زبان عرفی است و این یعنی توجه فارابی به متون دینی و تمام نگاه به دین نه نیم نگاه و با این کار راه را برای تحقیق در گزاره های دینی باز کرد.

و چیز دیگری که از کار ایشان بر می آید اینکه ایشان احساس کرده آن مقدار سرمایه ای که تا دوره خودش بدست آمده آن سرمایه ای است که با ملت فاضله و دین حقیقی سازگار است .

و نکته دیگر که از سخنان فارابی فهمیده میشود این است که در عین اینکه دین حق را گفته ،واین شبه فلسفه است و البته لزومی ندارد که فلسفه باشد زیرا قراراست به عموم خطاب شود و همه را در بر گیرد .

تفسیر انسان به انسان (نشریه هادی 52 و 53)

به نام خدا

بخش دوم: شناخت قرآنی انسان

مقدمه

همانگونه که دو نوع شناخت بیرونی و درونی درباره‌ی قرآن هست و باید این دو را از هم جدا کرد، درباره انسان نیز چنین است: شناخت قرآن، گاه در شاخه‌ی علوم قرآنی است که در آن، از مسائلی چون معنای قرآن، معنای وحی، چیستی نزول قرآن، ضرورت نزول و ... بحث می‌شود. این موارد و مانند آن، از سنخ شناخت بیرونی درباره‌ی قرآن است. گاهی نیز شناخت ما به قرآن ، در شاخه‌ی تفسیر و مربوط به مفاهیم قرآنی است؛ یعنی در بررسی و فهم ظاهر و باطن آیات و کشف و هماهنگی‌شان با هم و در نهایت، ارجاع آن‌ها به هم و جمع‌بندی‌شان با یکدیگر. اصطلاحاً به این موارد، تفسیر قرآن گویند که شناخت درونی قرآن است.

حکمت متعالیه استاد یزدان پناه 64

در پس هر ملّت و شریعتی فلسفه است!

بسم الله الرّحمن الرّحیم

برداشت خلاصه ی جلسه ی 64 حکمت متعایه

در جلسه ی گذشته در باب تحقق فلسفه ی اسلامی نکاتی چند پیرامون فیلسوف اسلامی، کِندی بیان شد.فیلسوف بعدی فارابی است که در باب وحی و معجزه دارای دیدگاه خاصی است که به نوعی آغازگر این سبک دیدگاه می باشد. طبق آنچه بیان شد به نظر ایشان اساسا در پس هر ملّت و شریعتی فلسفه است، چه آنکه آن فلسفه اللهی باشد یا غیر اللهی، ویژگی دین و ملّت آسان سازی و ساده کردنِ زبانِ حقایق نظری و عملی است، تا بدین شیوه همگان را مخاطب قرار دهد و حتی سطوح نازلی از مردم نیز بتوانند آن را بفهمند و استفاده کنند، از این جهت داشتن فلسفه به عنوان «مقدمه ی زمانی» ملّت و شریعت بشری(غیر اللهی) الزامی است ولی برای دین اللهی و وحیانی، خود نبی فیلسوف است. ولی در مقام ابراز اعم از وحی و آنچه نبی از خود میگوید، برای عموم مردم گفته شده و آسان سازی می گردد، همچنین توضیح داده شد که در مقام فهم و تصوّر بسیاری از حقایق برای درک عموم مردم به شکل تمثیلی بیان می شود، نبی با درک معارف و حقایق زبان عرفی مردم را بر می گزیند. به طور مثال عَرش، کُرسی، رئیس الملائکه و ... .

حکمت متعالیه استاد یزدان پناه 63

بسم الله الرحمن الرحیم

نسبت دین و فلسفه از نظر فارابی

ایشان نگاه تمدنی به خیلی از این علوم از قبیل فقه و کلام و .. دارد. ایشان دین را شامل دو بخش میداند . بخش نظری و بخش عملی.و این مجموعه یعنی دین مبتنی بر یک فلسفه ای است . دین و ملت خواه الهی خواه بشری مبتنی بر فلسفه ای است . منتها بناست این امور نظری و عملی برای عموم قابل فهم باشد و همه سطوح را در بر بگیرد . پس باید نوع القای این آرای نظری و عملی همه فهم باشد تا همه بدان عمل کنند .پس زبان دین نباید یک زبان فلسفی خالص باشد بلکه باید همه حقایق را بیان کند در عین آنکه همه فهم است. لذا زبان دین زبان فلسفی نیست و حتی روش هم فلسفی نیست اما مطالب فلسفی را نیز بیان کرده است.لذا فارابی میگوید دین باید نوعی تنزل در بیان داشته باشد.در دین بشری ابتدا فلسفه شکل میگیرد و بعد تنزل رخ میدهد. اما در دین الهی نبی خودش فیلسوف است ولکن در مقام بیان ، سطح را تنزل میدهند و همه فهم بیان میکند حقایق را.

حکمت متعالیه استاد یزدان پناه 62

بسم الله الرحمن الرحیم

دین و نسبت آن با فلسفه از دیدگاه فارابی

در باب تحقق فلسفه اسلامی به فارابی رسیده بودیم. گفته شد که فارابی در عصر خود در بین اساتید آن روزگار از همه برتر بود و فیلسوف مسلمان و بلکه شیعی است و به لحاظ منطق چنان قوتی دارد که حتی متا بن یونس نیز به پای او نمی رسید. یکی از دلایلی که به فارابی معلم ثانی گفته اند، همین محقق در منطق بودن ایشان است. پس از آن رسیدیم به این مسئله که فارابی چه نگاهی به دین و نبوت دارد. در جلسه قبل بخشی از مسئله نبوت و وحی مطرح شد و در این جلسه موارد باقیمانده گفته می شود؛ البته بدون توضیح چون فقط می خواهیم آدرس داده باشیم.

 

تحریر رساله الولایه (شماره 121)

فصل 5: مقصد نهایی و کمال حقیقی انسان

مقام دوم (دلیل نقلی)

تحریر تفصیلی

ویژگی های مقامات اولیاء الهی (ادامه)

9. تبدیل حیات مادی به زندگی معنوی و حیات نورانی

«أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» (سوره انعام، آیه 122)

آيا كسى كه مرده[دل] بود و زنده‏ اش گردانيديم و براى او نورى پديد آورديم تا در پرتو آن در ميان مردم راه برود چون كسى است كه گويى گرفتار در تاريكي هاست و از آن بيرون‏ آمدنى نيست اين گونه براى كافران آنچه انجام مى‏ دادند زينت داده شده است.

تحریر رساله الولایه (شماره 120)

فصل 5: مقصد نهایی و کمال حقیقی انسان

مقام دوم (دلیل نقلی)

تحریر تفصیلی

ویژگی های مقامات اولیاء الهی (ادامه)

7-دستیابی به مقام سابقان و مقربان

یکی از وعده های نوید بخش و مدال های افتخاری که خدای سبحان به اولیای خاص خود عطا نموده آن است که ایشان را به تقرب به حضرت قدسی خویش نوید داده است و آنها را جزو مقربان درگاه خود خوانده است. 

«و السّابقون السّابقون* اولئک  المقرّبون» (سوره واقعه آیات 10 و 11)

و سابقان! سابقان! آنان مقربان(درگاه) هستند.

شما اینجا هستید: خانه مقاله ها