تفسیر شریف تسنیم (نشریه هادی شماره 80)

 

آیه 16 - اولئك الذين اشتروا الضلاله بالهدى فما ربحت تجارتهم و ما كانوا مهتدين

گزیده تفسیر

از منظر قرآن حیات دنیوی محل تجارت پرسود با خداوند و یا تجارت بی­منفعت با شیطان است. سرمایه انسان در این بازار، هدایت درونی(فطرت)، هدایت بیرونی(وحی)، نیروهای ادراکی و تحریکی و عمر آدمی است. در این تجارت فروشنده، عین کالا و خریدار عین بهاست. در این تجارت منافقان تمام سرمایه را می­بازند.

تفسیر

بنابر آیه «اولئك على هدى من ربهم و اولئك هم المفلحون» متقین به علت دارا بودن پایگاه معرفتی و هدایتی از قرآن بهره­مندند. ولی منافقان که این پایگاه­ها را از دست داده­اند مطابق این ایه از قرآن کریم بهره­ای نمی­برند.

عرصه حیات انسان میدان تجارت است

دنیا محل تجارت است. اگر انسان­ سرمایه­های اشاره شده خود را در راه تحصیل عقیده درست و عمل صالح خرج کرد، سود کرده است و در غیر این صورت دچار خسران شده است«والعصر# ان الانسان لفى خسر # الا الذين امنوا و عملواالصالحات و تواصوا بالحق و تواصعوا بالصبر».

تجارت پرسود و تبادل زیانبار

قرآن کریم تجارت با خداوند را به خوبی تبیین می­کند«يا ايها الذين امنوا هل ادلكم على تجاره تنجيكم من عذاب اليم # تومنون بالله و رسوله و تجاهدون فى سبيل الله باموالكم و انفسكم ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون # يغفر لكم ذنوبكم و يدخلكم جنات تجرى من تحتها الانهار»

در این تجارت ابتدا انسان باید در زمینه اعتقاد کوشا بوده و به خداوند و پیامبرش ایمان راسخ آورد. و در مرحله عمل نیز با مال و جان خود در راه خدا جهاد کند. ثمره­ی این تجارت نیز بخشش گناهان و ورود به بهشت است.

در برابر مومنان، کافران هستند که اصل سرمایه خود را از دست داده و در روز قیامت غبن آنان آشکار می­شود«يوم يجمعكم ليوم الجمع ذلك يوم التغابن» و خداوند به آنان خطاب می­کند که در این تجارت هیچ سودی نکردید«و كنتم قوما بورا»

لطايف و اشارات

1-وجه اشتراك و افتراق تجارت بشري و الهي

داد و ستد متعارف بشري مشتمل بر چهار ركن است: فروشنده، خريدار، كالا و بها(بايع، مشتري، مثمن و ثمن)  و لی  در داد و ستدهاي مهمّ، افزون بر اركان ياد شده دو ركن ديگر نيز دارد: يكي سند(قباله) و ديگري شاهد. امّا تجارت انسان با خدا كه در قرآن كريم تبيين شده، از يك سو با تجارتهاي رايج و متعارف بشري مشترك و از سويي ديگر با آن متغاير است.

وجه اشتراك آن در اشتمال بر اركان شش‏گانه مزبور است. خداي سبحان در تبيين اركان شش‏گانه تجارت الهي مي‏فرمايد: «إن الله اشتري من المؤمنين أنفسهم و أموالهم بأنّ لهم الجنة يقاتلون في سبيل الله فيقتلون ويقتلون وعداً عليه حقاً في التورية والإنجيل والقران ومن أوفي بعهده من الله فاستبشروا ببيعكم الذي بايعتم به وذلك هو الفوْز العظيم» سوره توبه، آيه 111؛ در اين تجارت، خريدار: خداي سبحان، فروشنده: انسان مؤمن، مورد معامله: جان پاك و مال پاكيزه، بها: بهشت ابدي، شاهد: انبياي الهي و قباله و سند رسمي و امضا شده آن: كتابهاي آسماني آنان، مانند تورات و انجيل و قرآن كريم است.

امّا وجه افتراق تجارت الهي با تجارت بشري آن است كه تجارت با خدا درجاتي دارد و در برخي از درجات آن گرچه اركان چهارگانه(فروشنده، خريدار، كالا و بها) وجود دارد، ليكن فروشندهْ عين كالا و خريدارْ عين بهاست و فرقشان تنها به اعتبار است(اتحاد بايع و مبيع و اتحاد مشتري و ثمن)؛ زيرا در اين نوع تجارت، فروشندهْ حقيقت هستي خود را مي‏دهد و لقاي خريدار را مي‏گيرد.

خداي سبحان مولايي است كه به عبد مملوك خود مي‏گويد: هستي تو و آنچه در اختيار توست، از آنِ من است و من به تو وكالت مي‏دهم تا خود را به من يا به ديگري(شيطان و...) بفروشي. حال اگر هستي خود را به من فروختي آزاد خواهي شد و اگر به ديگران فروختي برده و بنده آنان خواهي شد.

مؤمنان متوسط خود را به خداي سبحان مي‏فروشند تا در مقابلِ آن، بهشت بگيرند، ولي برخي از اهل ايمان در اين تجارت به بهايي كمتر از لقاي الهي رضايت نمي‏دهند. اينان افزون بر «جنات تجري من تحتها الأنهار» خواستار رسيدن به بهشت لقاي الهي هستند: «في مقْعد صدقٍ عنْد مليكٍ مقتدر» سوره قمر، آيه 55، تا با نضارت روي، نظارت وجه خدا بهره آنان گردد: «وجوه يومئذٍ ناضرة٭ إلي ربّها ناظرة» سوره قيامت، آيات 22 ـ 23.

2-عينيت فروشنده و كالا در معامله با شيطان

عينيت فروشنده و كالا اختصاص به تجارت انسان با خدا ندارد، بلكه در تجارت انسان با شيطان نيز محقّق است. كسي كه خود را به شيطان مي‏فروشد، ديگر مالك و صاحب اختيار خود نيست و خداي سبحان چنين تجارتي را بدترين معامله مي‏داند: «بئسما اشتروْا به أنفسهم أن يكفروا بما أنْزل الله» سوره بقره، آيه90، «ولبئْس ما شروْا به أنفسهم لو كانوا يعلمون»سوره بقره،آيه 102. منافقان در بازار دنيا سرمايه فطرت و هدايت خويش را مي‏فروشند و ضلالت مي‏ستانند و اگر آدمي سرمايه ظاهري را بفروشد، چون بايع غير از سرمايه است، راه براي تحصيل سرمايه مجدد باز است. امّا اگر كسي خود را بفروشد ديگر راهي براي تحصيل سرمايه جديد ندارد و منافقان و كافران كه خود را به شيطان فروختند همه راههاي كسب و سود را بر روي خود بسته‏اند: «فما ربحت تجارتهم»؛ چنانكه راه تحصيل سرمايه مجدّد را نيز مسدود كرده‏اند.

شيطان نيز كه مشتري حقيقت انسانهاي منافق، كافر و تبهكار است، چنين نيست كه پس از خريداري و تملك و نيز اسير كردن انسان خريداري شده، بر او منّت گذارد و آزادش كند، بلكه در دنيا انسان خود فروخته را تحت ولايت خويش مي‏گيرد و همواره به زبان او سخن مي‏گويد و با چشم او مي‏نگرد: «اتخذوا الشيطان لأمرهم ملاكاً واتخذهم له اشراكاً فباض وفَرَّخ في صدورهم ودبّ و درج في حُجورهم فنظر بأعينهم ونطق بألسنتهم» نهج البلاغه، خطبه 7 و در آخرت نيز قرين آنان است: «حتّي إذا جائنا قال يا ليت بيني وبينك بُعد المشرقين فبئس القرين»سوره زخرف، آيه 38 و آنان از حشر با شيطان در رنجند. پس كسي كه سرمايه هستي خود را باخت، ديگر هدايت‏پذير نيست: «وما كانوا مهتدين» و اين بر اثر سوءاختيار خود اوست.

3- ره آورد تجارت با خدا

قرآن کریم همانند کتب آسمانی پیشین، انسان ها را به تجارت با خدای سبحان دعوت می کند و ره آوردهای گوناگون این تجارت را نیز به خوبی تبیین می کند. ره آوردهای تجارت با خدا از پیروزی بر دشمن در میدان های جهاد اصغر آغاز می شود و به لقای الهی پایان می پذیرد و حلقات میانی آن نیز فضایل فراوانی است که مغفرت و بخشش گناهان، رهایی از عذاب دردناک الهی و دستیابی به بهشت جاویدان نمونه ای از آن هاست.

ره آورد نهایی این تجارت پرسود و ثمره برتر تجارت با خدا همان رسیدن به «جنه اللقاء» و ملاقات با خدای سبحان است.

امیرالمومنین (علیه السلام) می فرماید: «ألا حر یَدَعُ هذه اللماظه لأهلها إنه لیس لأنفسکم ثمن إلا الجنه فلا تبیعوها إلا بها» (نهج البلاغه، حکمت 456) در این کلام بلند امیر بیان (علیه السلام) سخن در این نیست که انسان به آتش جهنم نسوزد، زیرا بسیارند کسانی که به آتش جهنم نمی سوزند، همانند کودکان و دیوانگان و کافران مستضعف که راهی برای تحقیق نداشته اند، بلکه مراد این است که انسان هرگز به کمتر از بهشت قناعت نکند.

ارزش بدن انسان در سایه تربیت روح کمتر از بهشت نیست و بشر نباید خود را به کمتر از آن بفروشد، اما ارزش جان انسان بالاتر از بهشت است و باید رهسپار لقای خداوند سبحان شود.

4- صرف مال و جان در جهاد مقدس

لزوم جنگ و دفاع از حریم دین خدا، تنها، سخن قران کریم نیست، بلکه سخن همه پیامبران و کتاب های آسمانی آنان است. خدای سبحان به کسانی که با او چنین داد و ستدی کرده اند، بشارت می دهد که متاع زوال پذیر را داده و متاع ابدی و جاوید را گرفته اند و خدای سبحان قطعا به عهد خویش وفا خواهد کرد، زیرا احدی باوفاتر از او نیست.

5- نمونه ای از فروش جان و خرید رضوان

فداکاری بزرگ امیرالمومنین (علیه السلام) در «لیله مبیت» که از هستی خود گذشت و به استقبال ضربه های شمشیر مهاجمان چهل قبیله حجاز رفت، بهترین نمونه فروختن جان برای رسیدن به رضوان و لقای الهی بود. خدای سبحان نیز در تبیین آن هرگز سخنی از دستیابی به بهشت یا رهایی از آتش به میان نیاورد، بلکه هدف آن را «ابتغاء مرضات الله» دانست.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

شما اینجا هستید: خانه مقاله ها تفسیر شریف تسنیم (نشریه هادی شماره 80)