تفسیر شریف تسنیم سوره بقره(شماره 117)
- توضیحات
- دسته: مقالات
- منتشر شده در 21 آذر 1399
- نوشته شده توسط مصطفی حسینی کوپایی
- بازدید: 530
أم تريدون أن تسئلوا رسولكم كما سئل موسي من قبلُ و من يتبدّل الكفر بالإيمان فقد ضلّ سواء السبيل (108(
تناسب این آیه با آیات پیشین چگونه است؟
این آیه در ادامه آیات پیشین کارشکنی های یهودیان را اشاره میکند. اگر مخاطب یهوذیان باشند، لجاجت آن ها در نپذیرفتن دین حق با آوردن دلایل واهی را بیان دارد. اگر مخاطب مسلمانان باشند، تاثیر گیری مسلمانان ضعیف الایمان از یهودیان و بیان خواسته های ناروا را اشاره دارد و اگر مخاطبان کفار باشند، به تشابه قلوب کافران و یهودیان میپردازد.
در آیه قبل بیان داشت که خداوند اگر آیه و نشانه ای را نسخ کند بهتر از آن را می آورد. در اینجا بیان میدارد با وجود آوردن معجزه بسیار عظیم قرآن، یهودیان باز مانند زمان حضرت موسی بهانه گیری کرده و در پی درخواست معجزات دیگر هستند.
آیا سوال از پیامبر مذموم است یا ممدوح؟ به عبارت بهتر چه درخواست هایی از پیامبر در قرآن مذموم شمرده می شود؟
قرآن كريم اصل سؤال و درخواست از خدا و اولياي الهي را مطرح و جامعه بشري را به آن تشويق كرده است، ليكن چون سؤال به دو قسم ممدوح و مذموم تقسيم ميشود، در برخي آيات، مانند آيه مورد بحث، انسان را با استفهام توبيخي از سؤال مذموم، يعني درخواست نامعقول برحذر داشته است.
برخي سؤالها و درخواستهاي آنان از پيامبر اكرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) چنين بود:
- پيامبر(صلّي الله عليه وآله وسلّم) كتابي مدوّن از جانب خدا بياورد. خداي سبحان پاسخ ميدهد: اگر مكتوبي نوشته بر كاغذ، بر پيامبر نازل ميكرديم و آنان با دستهاي خود آن را لمس ميكردند، قطعاً كافران آن را سحري آشكار معرفي ميكردند
- فرشته [اي ديدني و محسوس با حواس ظاهري] بر پيامبر نازل شود.
- رسول خدا(صلّي الله عليه وآله وسلّم) از زمين چشمهاي براي آنان بجوشاند تا به او ايمان آورند
- پيامبر(صلّي الله عليه وآله وسلّم) باغي از درختان خرما و انگور داشته باشد و آن حضرت از ميان آنها جويبارها روان سازد
- پيامبر، آسمان را پاره پاره بر سر آنان فرو اندازد
- رسول اكرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) خدا و فرشتگان را حاضر كرده، به آنان نشان دهد
- رسول خدا(صلّي الله عليه وآله وسلّم) خانهاي زرّين داشته باشد
- پيامبر(صلّي الله عليه وآله وسلّم) به آسمان بالا رود و ميگفتند: به بالا رفتن تو اطمينان نخواهيم داشت تا بر ما كتابي (محسوس) نازل كني كه آن را بخوانيم
- اهل کتاب ميخواستند پيامبر كتاب مدوّني از آسمان برایشان فرود آورد.
چرا «سئل» در این آیه به صورت مجهول آورده شده است؟
سوالگاهی به معنای توبیخ و اعتراض و بازخواست است نه خواستن؛ هر چند برای مجموع سوالها میتوان جامع انتزاعی ترسیم کرد . سؤال توبیخی نظیر آنچه در آیه« و قفوهُم إنهم مسئولون» مطرح است و چنین سؤالی نسبت به خداوند سبحان منتفی است؛« لایسئل عما یفعل و هم یُشئلون» .
آنچه از آیه مورد بحث برمیآید این است که سؤالی که ممکن بود طرح شود از سنخ سؤالهای مذمومی بود که یهودیان عنود از حضرت کلیم داشتند ، یا از قبیل درخواستهای مشئومی بود که درباریان فرعون ارائه میکردند. قرآن کریم حکیم برای تعمیم سؤالهای مذموم و نیز برای اشاره به اینکه سائلان چنان مطالب مذمومی خواه یهودیان افراطی بنی اسرائیل باشند و خواه درباریان ملحد فرعون، شایسته نام بردن و اینکه زبان به نام آنها آلوده شود نیست، فعل را مجهول آورد .
لازم است عنایت شود که درخواست معجزه یا برهان حق است و چنین سؤالی محمود است، لیکن بعد از اجابت و تحقق جواب اعجاز آمیز اگر مجدداً مطرح گردد معلوم میشود درخواست کننده، پژوهشگر حق نیست
کیفر سوال مذموم از پیامبران چیست؟
در آیه مورد بحث، خدای سبحان نسبت به ارادهی سؤالهای عنادآمیز هشدار میدهد و آن را تبدیل به کفر میداند آنان که ایمان را بدهند و کفر بستانند از«سواء السبیل» که همان سبیل مستوی و صراط مستقیم است منحرف شده و آن را گم کردهاند و کسی که راه مستوی را گم کند به بیراههروی و ضلالت گرفتار میشود.
اصول سوال و درخواست ممدوح از اولیای الهی را بیان کنید؟
قرآن كريم در زمينه درخواست، سه اصل را به جامعه انساني آموزش ميدهد:
الف. اصل سؤال و درخواست از درگاه الهي يا از اولياي حق، مطلوب و مورد تشويق است.
ب. وعده اجابت خواستهها از خداوند قطعي است؛ ممكن نيست خدا دَرِ درخواست را بر روي بندگان خود بگشايد و دَرِ اجابت را بر روي آنان ببندد
ج. هرگز نبايد بر عطاي الهي به ديگران حسد ورزيد. آدمي همواره بايد از رشد و ترقي ديگران شادمان و شاكر باشد، نه پژمرده و اندوهگين. پژمردگي ناشي از ترقّي ديگران نشان بيماري دل است كه بايد با قرآنِ شفا بخشِ دلها؛ (شفاء لما فی الصدور) (سوره یونس، آیه 57) به درمان آن پرداخت.
تعدادی از سوال های ممدوح و مذموم را در قرآن بیان کنید؟
در قرآن کریم پرسشهای ممدوح و مذموم به طور گسترده نقل شده است؛ پرسشهای مذموم مانند آنچه در بحث تفسیری گذشت و مانند: «سأل سائل بعذاب واقع» و نظیر اینکه از پیامبر اکرم میخواستند کوههای اطراف کعبه را از جا برکند تا زمین مکه برای کشاورزی آماده شود: « ولو أنّ قرءاناً سیّرت به الجبال أو قطعت به الأرض».
سؤالهای ممدوح علمی و دینی که برای تفقه و برای دستیابی به دانشهای سودمند باشد:«یسئلونک عن الأهلّة»، «یسئلونک ماذا ینفقون»، « یسئلونک عن الخمر و المیسر»، «یسئلونک عن الیتامی»، «یسئلونک عن الروح»، «یسئلونک عن الجبال»
ودّ كثير من أهل الكتاب لو يردونكم من بعد إيمانكم كفّاراً حسداً من عند أنفسهم من بعد ما تبيّن لهم الحقّ فاعفوا و اصفحوا حتّي يأتي الله بأمره إنّ الله علي كلّ شيء قدير (109)
این آیه با آیات قبلی و سیر کلی آیات اخیر چه ارتباطی دارد؟
در آیات اخیر صحبت پیرامون کارشکنیهای یهود در امر مسلمانان و خصلتهای زشت آنان از جمله حسادت بود. در این آیه نیز مجددا به این ویژگی و خصلت یهود از زاویهای دیگر اشاره شده است.
در این آیه همچون آیات گذشته که فرمود یهودیان و کفار خیر شما را نمیخواهند بلکه هر آن چه میکنند برای تضعیف ایمان شما و بازگرداندن شما از ایمانتان است، در اینجا نیز میفرماید آنها حتی بعد از اینکه حقانیت پیامبر و دین اسلام برایشان آشکار شد باز هم به دنبال این هستند که کاری کنند تا شما دست از ایمانتان بردارید و مرتد شوید و تمام اینها به خاطر حسادت آنهاست. حسادتی که آنها به شما دارند.
سپس در ادامه آیه خداوند متعال نحوه مقابله و برخورد با چنین رفتار یهود را بیان میکند.
چرا یهودیان دوست دارند که مسلمانان به گذشته بازگردند؟
در کتاب تفسیر، دو علت برای این حسادت ذکر شده است؛ علت دوم ترس یهودیان از پیشرفت و ترقی علمی مسلمانان است و در مورد علت اول به نوعی بیماری فرهنگی اشاره شده است. در این بیماری، فردی صاحب نظر، خواه مخترع باشد و یا مکتشف، علاقه دارد که آن مطلب که مخلوق و یا مکشوف اوست در انحصار و احتکار خودش باشد و همچنین بهرهوری دیگران از آن مطلب تنها با اذن و اجازه خود صورت پذیرد تا پیشتازی او در میدان علمی حفظ گردد.
شاید منظور از گروه فراوان اهل کتاب در این آیه، اشاره به همین مبتلایان داشته باشد وگرنه توده مردمانی که دین ندارند و به پیامبر و اسلام ایمان نیاوردند در صدد چنین توطئهای نیستند.
چگونه کافران حسادت خود را به مسلمانان اعمال میکردند؟
حسود دو گونه است؛ یک حسود فقط در درون خود نسبت به برتریهای دیگری حسادت میورزد. این حسد، شخص را از درون میپوساند. یک حسود دیگر، حسد خود را اعمال کرده و بروز خارجی بر علیه محسود دارد و برای از بین بردن برتری شخص دیگر اقدام عملی میکند. از سیاق این آیه و آیات قبل و بعد میتوان به این مطلب پی برد که حسادت یهودیان نسبت به گسترش اسلام و پیشرفت مسلمانان از نوع دوم بوده، پس خواست آنان بازگرداندن مسلمانان از اسلام و کافر کردن آنهاست.
بهترین راه اعمال قدرت در برابر مخالفان چیست؟
بهترین راه اعمال قدرت در مقابل مخالفان، بخشش و گذشت است. همواره قدرتمندتر میبخشد و در صورتی که این بخشش بدون منّت و با گذشت و چشمپوشی باشد، نشان از قدرت بیشتر است.
آیا طبق نظر این آیه فرمان عفو و صلح با مخالفان دائمی است
عفو و صلح بین مسلمانان و کفار هرگز دائمی نبود و در این آیه نیز بدان اشاره شده است که میبایست منتظر تحولی تکوینی و یا تشریعی باشند.
آیا حسادت اهل کتاب نسبت به اسلام و مسلمانان مختص زمان پیامبر اکرم بوده؟
جواب: خیر، کینه توزی یهودیان نسبت به مسلمانان استمرار داشته و دارد چنانچه در آیه 13 سوره مائده آمده: «لَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَى خَائِنَةٍ مِنْهُمْ» (هر زمان به خيانتي از آنها آگاه ميشوي) بدین جهت نه فعل مضارع در آیه «ما یودّ» و نه فعل ماضی در آیه مورد بحث «وَدَّ» هیچ یک زمانمند و مخصوص زمان خاص نیست، بلکه هم آن مضارع از زمان حال و آیندهی منسلخ و از این رو مفید استمرار است و هم این ماضی از زمان گذشته مجرد است. شاید از انضمام آن مضارع و این ماضی بتوان پیوستگی حقد و استمرار کینه آنها را کشف کرد.
منش رِئوفانه اسلام در برابرمخالفان را توضیح دهید؟
قاعده کلی اسلام در حوزه برخورد اجتماعی عام، برخورد مهربانانه و اخلاق مدارانه است مه سرآمد آیات در این زمینه قولوا للناس حسنا است. این نحوه برخورد حتی در مورد کفار نیز هم چون آیه قل للذین امنوا یغفروا للذین لا یرجون ایام الله سفارش شده است.پر واضح است آیه مورد بحث نیز نمونه دیگری از نحوه برخورد با افراد کارشکن و حسود قوم یهود است که علی رغم دشمنی آشکار و حسادت خود باز هم دعوت به چشم پوشی از گناه و دشمن شکنی آنان میشود تا بلکه راه نجات و روزنه امیدی برای کسانی باشد که دردل و قلب خود امید بازگشت دارند. ضمن آن که نحوه برخورد مناسب که شامل تبیین صحیح اصول در سطح روابط بین فردی در یک جامعه و بین المللی در سطح کشورهای مختلف جهان میتواند بسیاری از ذهنهای سرگردان و دلهای رئوف را به سمت خود جذب نماید.
حسادت چیست و چه آثاری دارد؟
جواب: انسان در مواجهه با کمال دیگران دو رویکرد ممکن است داشته باشد؛
1- با مشاهده کمال در دیگری برای رسیدن به آن کمال تشویق میشود و برای ترقی تلاش میکند و شاید حتی از آن دیگری پیش افتد. این حالت غبطه نام دارد و ممدوح است.
2- با مشاهده کمال در دیگری چون اراده و تصمیم برای رسیدن به آن کمال ندارد، در نتیجه برای آنکه صاحب کمال را با خود هم سطح کند از هیچ کوششی برای پایین کشیدن آن دیگری دریغ نمیکند. این حالت حسد است و مذموم.
3- البته به نظر بنده حالت سومی هم میتوان در نظر گرفت (در کتاب نیامده) که فرد با مشاهده کمال در دیگری هیچ عکس العملی ندارد و تفاوتی در رفتار و روحیاتش ایجاد نمیشود، این حالت را سیبزمینی مینامیم!!
در حسادت، فرد با علم بر حق بودن آنچه دیگری داراست، به جای تلاش برای کامل کردن خود، میکوشد تا دیگری را از منزلتی که دارد به زیر بکشد. حسود چون نمیتواند برتر از خود را ببیند و از طرفی همت تکامل در خود را ندارد در نتیجه نقص طلب میشود. جالب اینکه معمولا تلاش برای پایین آوردن دیگری سبب آسیب به خود حسود میشود، آسیبهایی چون غم، افسردگی، خشم و ...
سوال: راه رهایی از حسادت چیست؟
جواب: راه رهایی از حسادت دو چیز است؛ اول اینکه فرد یادآور شود که حسد از صفات پلید و رذیلانه کافران است و در مقابل حسد، ایثار از اوصاف مومنان است.
دوم اینکه انسان اعطای کمالات را از خدا بداند و همان کمالی را که دیگری دارد از خدا بخواهد و در راه رسیدن به آن تلاش کند و خدا انسان را به این تلاش تشویق نموده ولی ایستادن و خواهان بازگشت دیگران بودن مذموم است.
البته هر کس به اندازه استعداد خویش تلاش کند به مقصد میرسد، تا آنجا که میفهمد که حد او همین قدر است. بر این اساس همانگونه که هر یک از اعضای بدن انسان مامور به انجام کاری است، و هیچ کدام کار دیگری را انجام نمیدهد و بر توانایی دیگر اعضا حسادت نمیورزند، ما نیز نباید برای از بین بردن توانایی های دیگران اقدام کنیم.
دسیسه های حسودانه یهود را توضیح دهید؟
یهودیان با تشکیل مجالس گناه و سو استفاده از شبهات، دسیسهچینی میکردند تا مسلمانان به کفر بازگردند. ایجاد شبهاتی مثل شکست مسلمانان در جنگ احد که باعث دلسرد شدن جوانان میگشت.
تفاوت بین صفح و عفو در مورد مواجهه با اهل کفر و یهودیان مورد اشاره در آیه به چه معناست و اصولا چه تفاوتی با هم دارند؟
بهترین مثال برای صفح و عفو آن است که گاهی انسان خطایی مرتکب میشود در این صورت فرد خطاکار عذرخواهی میکند و فرد آسیب دیده او را عفو میکند اما در برخوردهای بعدی هر از چند گاهیی خطای او را به یاد میآورد. اما گاهی اوقات فرد آسیب دیده آن قدر بزرگوار است که فرد خاطی را صفح میکند به گونهای که حتی به خاطر نمیآورد که وی روز چنین خطا و اشتباهی را مرتکب شده است.
این ویژگی خدای صفاح است که سیئات را به حسنه تبدیل میکند و انسان گناهکار را مورد عفو و صفح خود قرار میدهد. به همین علت توصیه خدای کریم آن است که در برخوردهای خود نیز این نوع نگاه اخلاقی را حفظ کنید.
این آیه براساس ظاهر و معنا، باید آیهای مکی باشد، اما مدنی است. علت مدنی بودن این آیه چیست؟
دستهبندی سورهها و آیات قرآن کریم به مکی و مدنی از قدیم الایام مورد بحث و تحقیق بوده است. به طور کلی محتوا و مضمون آیات مکی به عفو و گذشت، صبر و بردباری، عدم تعرض و قتال اشاره دارد. اما این به معنای آن نیست که هر آیهای که چنین محتوایی دارد حتما مکی است. از طرفی آیاتی که در مورد یهودیان و قتال و دفاع و اصولا جهاد است مدنی است. لذا به دو دلیل فوق آیه مورد بحث مدنی محسوب میشود.