سلام علی آل یاسین...!(270)
- توضیحات
- زیر مجموعه: مقالات
- دسته: قرآن و عترت
- منتشر شده در 12 آذر 1395
- نوشته شده توسط محمدعلی صدری
- بازدید: 1063
انسان، عاشق كمال است و چون ائمه اطهار(عليهمالسلام) مخلص در توحيد او هستند و جز او و كمالات او چيزي نميبينند: «ما رأيتُ شيئاً إلاّرأيتُ الله قبله و بعده و معه»[ اينجمله، بهنحو ارسال، به افراد مختلفي از معصوم و غير معصوم نسبت داده شده است.]، تمام عشق و محبّتشان به خداست....
خداي واحد را هيچ كس به يگانگي نستود؛ زيرا هر كس زبان به توحيد او گشوده، نخست به اثبات وجود خود پرداخته و بدينسان، انكار توحيد كرده است(توحيد او اگر به حمل اوّلي توحيد باشد به حمل شايع، توحيد نيست). توحيد كسي كه از وصف خداي سبحان سخن ميگويد، عاريتي است كه خداي واحد محض آن را ابطال ميكند. توحيد خداوند، همان وحدانيّتي است كه خود او در وصف خويش ميگويد و جز او هر كس به وصف او زبان گشايد، به الحاد گرفتار آمده است.[ اسفار، ج2، ص339؛ جامع الأسرار، ص72.] آنچه در معرفة الله مقدور بشر است، آگاهي از صفات سلبي و ثبوتي خداست، امّا اطّلاع از حقيقت ذات مقدّس او مقدور فرشتگان مقرّب و انبياي مرسل نيست، چه رسد به ديگران. در احاديث آمده است:
خداي متعالي همانطور كه از چشمها پوشيده است، از عقول و انديشهها نيز پوشيده است؛ افلاكيان نيز همانند شما در جستوجوي او هستند: «إنّ الله احتجب عن العقول كما احتجب عن الأبصار و إنّ الملأ الأعلي يطلبونه كما تطلبونه».[ بحار، ج66، ص292]در شناخت صفات نيز هر كس به قدر فهم خود تلاش ميكند؛ يعني آن صفات كمال، مانند علم، قدرت، حيات، بينايي، شنوايي و... كه در خود سراغ دارد، پس از تجريد از جهات نقص، به خدا نسبت ميدهد، ليكن ذات اقدس الهي برتر از اينهاست.
آنچه پيش تو غير از او ره نيست غايت فهم توست الله نيست
به امام باقر(عليهالسلام) نسبت دادهاند كه فرمود:آنچه از دقيقترين معاني كه با اوهام و خيالات خود تشخيص ميدهيد، ساخته شما و همانند خودتان است كه به خودِ شما براميگردد (نه آنكه خدا آن گونه باشد). همانند مورچه ريزي كه او نيز شايد خيال كند خداوند دو تا شاخك دارد؛ چون كمال خود را در داشتن اين دو شاخك ميداند، گمان ميكند هر كس آن را نداشته باشد، نقص دارد. آن اوصافي كه ارباب عقول درباره خدا بيان ميكنند، همانند توهّماتِ همان مورچه است: «كلّ ما ميّزتموه بأوهامكم في أدقّ معانيه مخلوق مصنوع مثلكم مردود إليكم و لعلّ النّمل الصّغار تتوهّم أنّ لله تعالي زبانيتين فإنّ ذلك كمالها و يتوهّم أنّ عدمها نقصانٌ لمن لا يتّصف بهما و هذا حال العقلاءفيما يصفون الله تعالي به».[ بحار، ج66، ص293 به نقل از اربعين شيخ بهايي، ص15، شرح حديث2.]
برگرفته از مقدمه نشریه هادی شماره 85