مقالات

تفسیر شریف تسنیم سوره آل عمران (شماره 129)

وَقالَت طَائِفَة مِن اَهلِ الكِتبِ ءامِنوا بِالَّذی اُنزِلَ عَلَی الَّذینَ ءامَنوا وَجهَ النَّهارِ واكفُرُوا ءاخِرَهُ لَعَلَّهُم یرجِعون (72)

گزیده تفسیر

گروهی از اهل كتاب برای اضلال مؤمنان، عده‌ای را آماده كرده بودند كه صبح به مسلمانان پیوسته و ایمان اظهار كنند و در پایان روز (در فاصله‌ای كوتاه) از ایمان خود بازگردند و بگویند: با تحقیق به این نتیجه رسیدیم كه اسلام حق نیست. این ایمان بامداد و كفر شامگاه (در فاصله‌ای كوتاه) به زعم توطئه‌گران می‌توانست در رجوع مسلمانان از اسلام تأثیر داشته باشد.

ظاهراً منشأ این حیله و مكر، تحول قبله بود؛ نه اینكه برنامه نیرنگی آنان نماز به سوی بیت‌مقدس و پرهیز از استقبال كعبه بوده است.

تفسیر

تناسب آیات

این آیه نیز مانند آیات پیشین بیانگر دسیسه‌های اهل كتاب بر ضد مسلمانان است و در آن كیفیت دسیسه گروهی از اهل كتاب آمده است كه به جای استدلال به نیرنگ تمسّك جسته‌اند.

تفسیر شریف تسنیم سوره آل عمران (شماره 128)

وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ یضِلُّونَكُمْ وَ ما یضِلُّونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما یشْعُرُونَ (69)

گزیده تفسیر

عداوت گروهی از اهل كتاب درباره مؤمنان چنان بود كه همواره علاقه‌مند و در تلاش بودند مؤمنان كفر بورزند و این طمع در نهان و نهادشان نهفته بود؛ لیكن آنان هرگز به گونه علت اصلی، مؤمنان را گمراه نمی‌كنند و اگر مایه گمراهی كسی شوند در حدّ علت معدّه و اضلال كیفری و براثر قهر خداست نه اضلال ابتدایی. آن‌ها تنها خود را گمراه می‌كنند و این رذیلت، مایه ضلالت خود آن‌هاست، زیرا آثار كار خیر یا شرّ هر انسان بالاَصاله و بالذات برای خود اوست و آنان از اینكه نمی‌توانند بدون اذن تكوینی خداوند مؤمنان را گمراه كنند و تنها در گمراهی خویش می‌كوشند آگاه نیستند، چنان‌كه برخی از آن‌ها نه از ضلال خویش با خبر بودند و نه از اینكه دعوت دیگران به دین منسوخ، اضلال آن‌هاست و همه به لحاظ اصل واقعیت و حقیقت یكسان‌اند.

تفسیر شریف تسنیم سوره آل عمران (شماره 127)

یا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فی‌ إِبْراهیمَ وَ ما أُنْزِلَتِ التَّوْراةُ وَ الْإِنْجیلُ إِلاَّ مِنْ بَعْدِهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (65)

ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ حاجَجْتُمْ فیما لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فیما لَیسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ اللَّهُ یعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (66)

گزیده تفسیر

در كتاب‌های آسمانی و میان پیروان ادیان الهی از ابراهیم خلیل الرحمان(علیه‌السلام) به‌عظمت یاد می‌شد و از همین‌رو اهل كتاب برای بهره‌جستن از قداست آن حضرت بر یهودی یا مسیحی بودن وی اصرار داشتند، بدین معنا كه دین و شریعت خود را تداوم راه او و خویش را وارثان آن حضرت می‌شمردند. خداوند سبحان برای ابطال این آرزوی خام با تحلیل عقلی و برهانی، نزول تورات و انجیل را پس از آن حضرت دانسته و اهل كتاب را به تعقل فراخوانده و با لحنی تحقیر و سرزنش‌آمیز با تنبیه و هشدار به اهل كتاب می‌فرماید: درباره مسائلی كه در تورات و انجیل آمد و به آن‌ها علم داشتید مناظره و احتجاج كردید و شكست خوردید، چگونه درباره شریعتی به حجّت‌پردازی ناروا می‌پردازید كه نه درباره آن آگاهی دارید و نه درباره آن در كتاب‌های شما مطلبی آمده كه گویای پیوند آن با یهودیان و مسیحیان باشد.

تفسیر شریف تسنیم سوره بقره(شماره 127)

إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ  قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٣١﴾

با توجه به آیه 131 سوره بقره علت اصطفای حضرت ابراهیم(ع) چیست؟

علت اینکه دین حضرت ابراهیم (ع) میزان عقل است و راز رشد و اصطفای آن حضرت و اینکه در آخرت از صالحان خواهد بود، اسلام آن حضرت است. پس برای هرکسی معیار اصطفای الهی و مصطفی و صفوه­الله شدن، اسلام اوست و مقدار فضایل مزبور به قدر اسلام صاحب فضیلت است.

حضرت ابراهیم از ابتدای جوانی دارای اسلام بود و حتی در زمان احتجاج با قوم کافر خود می فرمودند:﴿إنّي وجّهت وجهي للذي فطر السموت و الأرض حنيفاً و ما أنا من المشركينساليان متمادي بر اين توجيهِ وجه گذشت كه آن حضرت، در اواخر عمر و پس از آنكه آزمونهاي دشواري را با موفقيت گذراند، به خداي سبحان عرض كرد: خدايا! ما را مسلمان قرار ده: ﴿ربّنا و اجعلنا مسلمَيْن لك خداوند در مقام اجابت، اسلام ويژه‌اي را به او عرضه كرد: ﴿إذ قال له ربّه أسلم، بنابراين، مراد از اسلام در اين آيات، انقياد تام و تسليم محض و اسلام خاص است؛ نه اسلام مصطلح كه سبب طهارت، توارث و مانند آن است.

قرآن کریم، با بیان اینکه حضرت ابراهیم(ع) دارای قلب سلیم بود ﴿إذ جاء ربّه بقلبٍ سليمٍ اسلام صرف و انقياد محض وي را امضا كرد، زيرا قلب سليم دلي است كه احدي جز خدا در آن راه ندارد ، از اين رو دارنده آن داراي اسلام صرف و انقياد تام و خضوع محض است، چنان كه حضرت ابراهيم(عليه‌السلام) حتي هنگام تهديد و افكنده شدن به آتش، از مدبّرات امر و فرشتگان الهي نيز ياري نخواست.

تفسیر شریف تسنیم سوره آل عمران (شماره 126)

إِنَّ هذا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاَّ اللَّهُ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزیزُ الْحَكیم‌ (62) فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ بِالْمُفْسِدینَ (63)

گزیده تفسیر

داستان حضرت مسیح و بهال درباره آن و پیروزی پیامبر اكرم‌صلی الله علیه و آله و سلم و همراهان نورانی وی در رُخداد مباهله حق مسلم است. در مباهله لعنت بر غیر حق درمی‌آید و به عزّت، یعنی نفوذناپذیری و صلابت ختم می‌شود و خداوند كه هیچ الهی جز ذات اقدس او نیست عزیز و نفوذناپذیری است كه حكیمانه قدرت خود را اعمال می‌كند.

تفسیر شریف تسنیم سوره آل عمران (شماره 125)

فَمَنْ حَاجَّكَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبینَ (61)

...

اشارات و لطایف

1. تردید ناپذیری حادثه مباهله

ماجرای مباهله نزد اهل بیت(علیهم‌السلام)، صحابه و علمای امامیه، امری قطعی و تردیدناپذیر است، به گونه‌ای كه در استدلال‌ها و احتجاج‌های ائمّه(علیهم‌السلام) بارها بازگو می‌شده است.

محققان اهل سنّت، چه معتزلی و چه اشعری، این آیه را دلیلی قوی بر فضیلت اصحاب كسا می‌شناسند و همگی در پیشگاه آن خاضع‌اند. به هر روی، افزون بر اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) كه سخنشان براساس حدیث «ثقلین» در كمال صحّت است، بسیاری از صحابه، گروهی از تابعان و برخی كه جزو صحابه یا تابعان به شمار نمی‌آیند، داستان مباهله و حدیث كسا را نقل كرده‌اند؛ ولی مفسّری مثل صاحب المنار و پیروان او، به پیروی از برخی مفسّران اهل سنّت كه تعصّب آن‌ها مانع آزاداندیشی‌شان است، می‌گویند: این مطالب را شیعیان نقل كرده‌اند و مقصودشان نیز ترویج تشیع‌است.

تفسیر شریف تسنیم سوره آل عمران (شماره 124)

فَمَنْ حَاجَّكَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبینَ (61)

گزیده تفسیر

خداوند سبحان پس از ترغیب پیامبر اعظم‌صلی الله علیه و آله و سلم بر محاجّه با هیئت مسیحیان نجران، و تثبیت حقانیت و پیروزی آن حضرت و طرد هرگونه شكی درباره آن، وی را كه در كنار دعوت به یگانگی خداوند و مخلوق بودن حضرت مسیح(علیه‌السلام) ادعای نبوت نیز داشت مأمور دعوت به مباهله كرد و فرمود: هركه درباره این حق كه عیسای مسیح(علیه‌السلام) مصداقی از آن است با تو به محاجّه برخاست و در احتجاجی باطل از تو حجّت خواست به مباهله بپرداز، زیرا پس از به نصاب رسیدن شیوه‌های فكری و نكول خصم، دیگر احتجاج سودی ندارد و مشكل جز با معجزه حل نمی‌شود.

تفسیر شریف تسنیم سوره بقره(شماره 126)

وإذ يرفع إبرهيم القواعد من البيت وإسمعيل ربّنا تقبّل منّا إنّك أنت السميع العليم(127) 

تناسب این آیه با آیات دیگر را بیان کنید؟

غرض محوري آيه نشان‏دادن شدّت شآمت و كثرت قبح موضع‌گيريهاي جاهلانه اهل‏كتاب در برابر آيين ابراهيم است، چنان‌كه سياق و آهنگ مجموعه آيات پيشين، به ويژه تكرار خطاب ﴿يا بني‌اسرائيل﴾ در آيه 122 و نيز سياق آيات بعد كه از يعقوب و فرزندان يعقوب سخن مي‌گويد گواه آن است؛ گويا آيه مزبور خطاب به يهود و نصارا كه عنايتي به كعبه و مسجدحرام ندارند و براي خود قبله و جهت ديگري قائل‌اند مي‌فرمايد: بنيانگذاران كعبه حضرت ابراهيم و اسماعيل‌اند.

دو آيه بعد نيز كه روح توحيدي و تسليم‌گراي ابراهيم و در نتيجه فاصله فراوان يهود و نصارا با مسلك و مرام آن حضرت را به تصوير مي‌كشد به آنان مي‌فهماند كه پيامبر اسلام كه اين همه در برابر او لجاجت مي‌كنيد و از ايمان‏آوردن به وي امتناع مي‌ورزيد، از فرزندان همان بزرگ مرد و احياكننده مسلك اوست، بلكه با دعاي آن حضرت به نبوّت رسيده است

تفسیر شریف تسنیم سوره بقره(شماره 125)

وإذ جعلنا البيت مثابة للناس وأمناً واتخذوا من مقام إبراهيم مصلّي وَعهدنا إلي إبراهيم وإسمعيل أن طهّرا بيتي للطائفين والعاكفين والركع السجود (125) 

تناسب این آیه با آیات دیگر را بیان کنید؟

در تناسب آيه قبل گذشت كه آيه 124 مطلع مجموعه‌اي از آيات است كه سلوك عملي حضرت ابراهيم و فرزندان پيامبر او را ترسيم مي‌كند.

در اين آيه با يادآوري نعمت بزرگ خانه خدا و مأمن و مرجع قرارگرفتن آن براي همه مردم و نيز با يادآوري مقام ابراهيم و دعوتي كه آن حضرت بر روي اين مقام نسبت به حج، يا فداكاري كه نسبت به بالا بردن پايه‌هاي كعبه داشت، تعريضي است نسبت به يهود و نصارا و مشركان كه براي آن ابرمرد تاريخ احترام قائل‌اند ولي از آيين توحيدي او منحرف شده‌اند و نيز تذكّري است نسبت به رسول مكرّم و اينكه دعوت آن حضرت به توحيد و زدودن مظاهر شرك ريشه در ملّت توحيدي ابراهيم دارد و چون فضايلي كه در سياق هم قرار دارد و هر يك از آنها عظمت حضرت ابراهيم(عليه‌السلام) را ارائه مي‌كند هيچ تقدمي از جهت درجه وجودي ندارد، ازاين‌رو بدون حرف ترتيب نظير «فاء» و «ثم» بازگو شد.

شما اینجا هستید: خانه مقاله ها