تفسیر انسان به انسان (نشریه هادی شماره 58)
- توضیحات
- زیر مجموعه: مقالات
- دسته: فلسفه و حکمت
- منتشر شده در 18 اسفند 1392
- نوشته شده توسط محمدرضا الله بیگی
- بازدید: 1704
به نام خدا
سطوح تواناییهای انسان
رسول گرامی اسلام (ص) می فرمایند : «النّاس معادن کمعادن الذّهب و الفضّة»(انسانها معادنی هستند مانند معادن طلا و نقره)(بحار الانوار، ج58 ، ص 65)
این حدیث اشاره به دفائن علمی و عملی در وجود انسان دارد و نشان می دهد افراد گوناگون در تواناییهای مختلف علمی و عملی سطوح متفاوتی دارند.برخی استعداد راقی دارند، بعضی میانی و گروهی نازل.
اثاره این دفائن و مخازن علمی و عملی به عهده انبیا و اولیاست. امیر المومنین (ع) می فرمایند «لیثیروا لهم دفائن العقول» (یعنی انبیا مبعوث شدند تا دفائن عقلی انسانها را اثاره کنند)(نهج البلاغه، خطبه 1 بند 37). براهین و حکم نقلی به جا مانده از انبیا دفینه های عقلی را شکوفا می کنند و دفائن شکوفا شده عقلی به سراغ نقل رفته و دفائن نقلی را شکوفا می نمایند و اثاره می نمایند و گنجینه های پنهان آیات و روایات را می یابند و این اثاره متقابل و متعامل عقل و نقل بارها در مراتب بالاتر تکرار می شود.
مثال: آیا ما با شنیدن نقل ها تکان می خوریم. دفائن عقلی وجودمان را شکوفا می کنیم؟
نقش تواناییها در تعیین هویت شخصی انسان
همانطور که ذکر کردیم انسانها در ابعاد علمی و عملی سطوح تواناییهای متفاوتی دارند.عوامل مختلفی در شکل گیری تواناییهای مختلف در انسانها دخالت دارند و و تفاوت در نوع و سطح تواناییها در افراد مختلف ممیّز افراد از یکدیگر است که هر فردی می تواند با اراده خود، آنها را شکوفا کند و به فعلیت برساند.
مثال نکته تربیتی در انتظار ما از فرزندمان
تواناییهای صادق و کاذب
1- تواناییهای صادق : برخی از تواناییها و غرایز به دست خداوند متعال در نهاد انسان تعبیه شده است و هدف معقول دارد و بنابر این امانت الهی است و باید تعدیل شود و نه تعطیل مثل شهوت، غضب، وهم و خیال
2- تواناییهای کاذب : بعضی از تواناییها قدرت بیمار و کاذب و توانایی وهمی و خیالی است و به صورت ویروس مزاحم و بیگانه به درون انسان راه یافته (و خداوند متعال آن را در وجود انسان تعبیه نکرده است) مانند حس برتری طلبی و خوی هوسرانی و سرکشی و فسادگری. این تواناییها همراه با فطرت و غریزه انسانی خلق نشده و باید تعطیل و طرد شود.
راه شناخت تواناییهای صادق از کاذب
1- هر کس باید شئون علمی و عملی خود و تمام قوا و اجزای اصل و فرعی و ذاتی و عرضی و آشنا و بیگانه را بشناسد که این نیازمند تلاش علمی و منطق قوی و تقویت عقل نظری می باشد.
2- برای شناخت تواناییهای صادق و کاذب علاوه بر عقل نظری احتیاج به اخلاق و عزم صالح عملی هم داریم و باید حب و بغض های بیجا را در درون خود تعدیل کنیم. چرا که محبت و بغض افراطی نسبت به هر چیزی انسان را کور و کر می کند. «حبّک للشیء یُعمی و یُصم» (محبت تو نسبت به یک چیز کور کننده و کرکننده است)(من لایحضره الفقیه، ج4، ص380) البته محبت خدا و اسمای حسنای او استثناء است و انسان را بیدارتر می کند زیرا «حبّ البصیر یُبصر و حُبّ السّمیع یسمع» (یعنی محبت به بصیر انسان را بینا کرده و محبت به سمیع انسان را شنوا می کند) و این قسم از محبت که در سایه اخلاق بدست می آید انسان را بیدارتر می کند.