سلام علی آل یاسین (178)

 مقدمه نشریه هادی شماره 58

السلام علیکم یا اهل بیت النبوه و ...

و کهف الوری؛

و پناهگاه مردم

{«كهف»: غاري كه پناهگاه باشد، كهف ناميده مي‌شود.}

بهترين پناهگاه

در اين جمله، ائمه اطهار(عليهم‌السلام) به غاري تشبيه شده‌اند كه پناهگاه مردم است. امام صادق(عليه‌السلام) در جواب نامه محمد بن الحسن بن شمّون نوشت: ما پناه براي هر كسي هستيم كه به ما پناه آورد: «نحن كهف لمن إلتجأ إلينا».[ بحار، ج50، ص299؛ ج69، ص44.] ...روزي پيامبر اكرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) نشسته بودند، امام حسن، امام حسين، فاطمه زهرا و علي(عليهم‌السلام) به ترتيب بر او وارد شدند. با ديدن هر يك از آنان، اشك از ديدگان پيامبراكرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) جاري شد و آنان را اطراف خويش نشاند. برخي از اصحاب از علت گريه سؤال كردند. آن حضرت با بيان فضايلي از هر يك از آن حضرات، اشاره‌اي به ماجراي شهادت آنان كردند. در ضمن فضايل امام حسين(عليه‌السلام) فرمود: حسين از من است... و پناهگاه پناه‌جويان است: «أما الحسين فإنّه منّي... و كهف المستجيرين».[ همان، ج28، ص39.]

اشارات

                

1. كهف ذاتي و عرضي

در بسياري از روايات و دعاها كهف بر خود خداي سبحان اطلاق شده است:

الف. ذات اقدس الهي در مناجات كليم خود به او فرمود: اي موسي!... من صاحب فضل عظيم و كهف خطاكاران هستم؛ «يا موسي! ... أنا ذوالفضل العظيم، كهف الخاطئين... ».[ بحار، ج13، ص337.]

ب. امام صادق(عليه‌السلام) در دعاي قنوت خود مي‌گفت: «يا مأمن الخائف و كهف اللاهف... »[ همان، ج82، ص219.]؛ اي مأمن خائف و اي كهف حسرت خورندگان و دردمندان!

ج. در دعايي كه از امام رضا(عليه‌السلام) نقل شده و در سجده شكر نماز شب خوانده مي‌شود، آمده است: اي كهف كسي كه كهف ندارد: «يا كهف من لا كهف له».[ همان، ج84، ص257.] امام حسين(عليه‌السلام) نيز دعايي را از اميرمؤمنان(عليه‌السلام) نقل كرده كه اين جمله در آن آمده است.[ همان، ج92، ص400.]

د. در دعايي كه از نبي اكرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) رسيده و بسياري از اسماي حسناي الهي در آن جمع شده، چنين آمده است: «يا من هو كهفٌ لأهل السّماوات و الأرض... »[ همان، ج90، ص265.]؛ اي كسي كه او كهف اهل آسمان‌ها و زمين است!

ه . در دعايي كه از امام رضا يا امام كاظم(عليهماالسلام) رسيده، آمده است: «آويت إلي ركن شديد و التجأت إلي كهف رفيع (منيع) »[ بحار، ج91، ص351.]؛ به ركن محكمي مأوي گرفتم و به كهف رفيع (يا مستحكمي) پناه آوردم.

در برخي روايات از موعظه به مثابه كهف ياد شده است: علي(عليه‌السلام) فرمود: موعظه، كهف است براي كسي كه به آن پناه ببرد: «الموعظة كهف لمن لجأ إليها».[ همان، ج75، ص54، ح91.] نيز فرمود: موعظه، كهف است، براي كسي كه به آن گوش فرا دهد: «الموعظة كهف لمن وعاها».[ همان، ج74، ص286.]

همچنين از طاعت الهي نيز به همين عنوان ياد شده است. علي(عليه‌السلام) فرمود:

«أحثّكم علي طاعة الله فإنّها كهف العابدين و فوز الفائزين و أَمان المتقين»[ همان، ص374.]؛ شما را به اطاعت خدا تشويق مي‌كنم؛ زيرا پناه عبادت كنندگان، رستگاري رستگاران و امان پرواپيشگان است.

نتيجه جمع بين روايات مزبور، اين است كه ذات اقدس الهي پناهگاه اصلي و ذاتي است: «يا ملجأي عند اضطراري»[ مفاتيح الجنان، دعاي جوشن كبير.]، «يا من إليه يلجأ المتحيرون».[ همان.] در حالي كه اشيا يا اشخاص ديگر كه در اين روايات به برخي از آنها اشاره شده است، پناهگاه تبعي و عرضي هستند و به بيان ديگر، در پناه دادن به پناه‌جويان، مظهر مأمن بودن ذات اقدس الهي شمرده مي‌شوند.

2. گستردگي پناهگاه

«وري» به معناي خلق است. اين واژه اگر شامل همه مخلوقات الهي نشود، حداقل شامل همه انسان‌ها مي‌شود كه انبيا(عليهم‌السلام) از جمله آنها هستند. اين معنا مؤيد رواياتي است كه در آنها آمده است: انبياي پيشين براي حلّ مشكل خود، پيغمبراكرم(صلّي الله عليه وآله وسلّم) و ائمه اطهار(عليهم‌السلام) را واسطه بين خود و خدا قرار داده‌اند؛ مانند توبه حضرت آدم(عليه‌السلام)،استغاثه حضرت ابراهيم(عليه‌السلام) براي نجات از آتش و ... .[ براي نمونه ر.ك: بحار، ج26، ص319.]

پناهگاه بودن ائمه(عليهم‌السلام) دو گونه است:

الف. بخشي از آن كه مربوط به امور تكويني است، همانند رحمت رحماني عام و گسترده الهي است كه همه مخلوقات خدا را دربرمي‌گيرد و به گروهي خاص اختصاص ندارد؛ مانند وساطت در روزي رساندن، نزول باران، برقراري نظام آفرينش، آرامش زمين و .... جملاتي نظير «بكم فتح الله و بكم يختم و بكم ينزّل الغيث و بكم يمسك السماء أن تقع علي الأرض إلاّ بإذنه» در حقيقت، اشاره به اين معنا دارد.

ب. بخش ديگر كه مربوط به امور تشريعي است، همانند رحمت رحيمي خاص خداست كه به مؤمنان و معتقدان به آنها اختصاص دارد. كساني كه در مسائل عقيدتي ، فكري و عملي، احساس خطر كنند، مي‌توانند خود را در اين پناهگاه مستحكم وارد گردانند و در پناه آن بيارمند. در اين صورت، اين جمله مرادف «والذادة الحماة» خواهد بود كه توضيحش خواهد آمد.

تذكّر: با توجه به اينكه ائمه(عليهم‌السلام) متعددند، قاعدتاً بايد به جاي «كهف الوري» كهوف الوري تعبير مي‌شد. مشابه اين سؤال در «محالّ معرفة الله» نيز مطرح است كه در آنجا جواب داده خواهد شد.

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

شما اینجا هستید: خانه مقاله ها قرآن و عترت سلام علی آل یاسین (178)