تفسیر شریف تسنیم سوره بقره (نشریه هادی شماره 110)

آیه 83- و اذ اخذنا ميثاق بنى اسرائيل لا تعبدون الا اللّه و بالوالدين احسانا و ذى القربى واليتامى والمساكين و قولوا للنّاس حسنا و اقيموا الصّلوة و اتوا الزّكوة ثمّ تولّيتم الا قليلاً منكم وانتم معرضون 

تناسب ایات 

اینایه در ادامه ایاتقبل ،نعمتیدیگربرای بنیاسراییل را یاداوریمیکند. این نعمت منشوری با ده فرمان است که به 5 فرمان در این آیه و 5 فرمان دیگر را در آیات دیگر اشاره می کند. این ده فرمان عبارتند از 

1. پرستش خدا و دورى از هرگونه شرك. 2. احسان به والدين، خويشاوندان، يتيمان و مساكين. 3. گفتار نيك و معاشرت نيكو با همه مردم و اقوام و ملل. 4. برپاداشتن نماز. 5. پرداختن زكات. 6.پرهیز از کشتن و ریختن خون7.آواره نساختن یکدیگر8.ایمان به رسولان9.جهاد در راه آنان 10.انفاق 

 

 

نفی مطلق شرک 

ایه (لاتعبدون إ لاّ اللّه ) هرگونه شرک اعم از اعتقادی و عملی را نفی می کند. موارد 4گانه یاد شده بعد از این آیه از قبیل ذکر خاص بعد از عام است. 

احسان به والدین 

هرجا که خداوند می خواهد اهمیت موضوعی را نشان دهد، ان موضوع را در کنار نام خود می آورد. در این آیه نیز خداوند احسان به والدین را در کنار نام خود(عدم شرک به خداوند) اورده است. 

احسان به خویشاوندان یتیمان و مساکین 

هر کدام از موارد فوق مستقلا موضوع احسان است. برای مثال برای احسان به یتیم، مسکنت او شرط نیست. 

ترتیب موارد یاد شده نشانه ترتیب اهمیت آن ها در احسان است. 

پرداخت زکات و احسان به یتیم و مسکین 

احسان در این آیه به معنای پرداخت زکات واجب به یتیم و مسکین نیست. به عبارت دیگر کسی که پرداخت زکات واجب انجام می دهد به (واتوا الزّكوة) عمل کرده است. احسان به یتیم و مسکین جدای از پرداخت زکات مستحب است. 

اهمیت احسان به یتیم 

احسان به یتیم به علت بی سرپرست بودن و یاوری جز خداوند نداشتن او بسیار سفارش شده است.حال آن که به همین دلیل ظلم به او نیز از سایر ظلم ها زیانبارتر است. 

اهمیت توحید در ابعاد سه گانه 

همه انسان ها دارای عبادتند. حال تعدادی مانند مشرکان مصداق را اشتباه فهمیده و به جای عبادت خدا، دیگری را عبادت می کنند. توحید آن است که مصداق های دروغین را رها کرده و تنها غنی محض را عبادت کرد. توحید واقعی آن است که از مرحله عقیده و نظر عبور کرده و وارد مرحله عمل شود. موحد واقعی نیت تمامی اعمال و رفتار او برای خداست. 

احسان به والدین 

پدر و مادر مجرای فیض طولی خداوند هستند و احترام به آنان از احکام بین المللی اسلام است و اطاعت آن ها حتی اگر که کافر باشند واجب است مگر اینکه درخواست معصیت خداوند را داشته باشند. زیرا طبق قاعده فقهی، معصیت خالق هیچ گاه توصیه نمی شود. در رابطه نیکی به پدر و مادر نکات زیر اشاره می شود. 

الف.احسان یا عدل 

نیکی به پدر و مادر در جواب نیکی های آنهاست. در نتیجه نیکی به آن ها نامش عدل است و نه احسان 

ب.احسان بی طمع 

سر اینکه احسان به پدر و مادر در کنار توحید خداوند آمده است شاید این باشد که نیکی آن ها مانند لطف خداوند بی طلب پاداش و توقع ثنا است. شاید هم این باشد که در صورت گناه بنده، لطف خالق قطع نمی شود، در صورت عدم احسان فرزند، لطف پدر و مادر تمامی ندارد. 

ج. عامل تعالى  

وقوع جمله (تعالوا) در آغاز رهنمود احسان به والدين : (قل تعالوا اتل ماحرّم ربّكم عليكم أ لاّ تشركا به شيئاً وبالوالدين احسانا) بدين معناست كه احسان به آنان تعالى و رشد عامل را به همراه دارد 

د.پدران امت اسلامی 

بنابر حدیث پیامبر و حضرت علی پدران واقغی امت اسلامی هستند. 

ه.تفاوت توصيه هاى الهى درباره والدين، همسر و فرزندان 

سر تفاوت توصیه الهی درباره والدین نسبت به همسر در این است که والدین در معرض فراموشی قرار دارند حال انکه به صورت طبیعی انسان نسبت به همسر و فرزند توجه دارد. 

معاشرت محسنانه 

پس از بیان احکام ناظر به شخص یا گروه خاص جملهی«و قولوا للناس حسناً» آمده که با توجه به تعبیر «ناس» به جای (اهل کتاب) یا (مؤمنان)، حکمی است مربوط به جامعه بشری و اعمال حُسن خلق به تودهی مردم ، اعم از مسلمان و کافر. این حکم، از احکام روابط بینالمللی است. 

مقصود از «حُسناً» و قول حَسن ، گفتن سخن نیک با مردم است و قطعاً از مصادیق آن ، امر به معروف و نهی از منکر است؛ زیرا مراد از «سخن نیک» سخنی نیست که خوشایند دیگران باشد، بلکه مراد آن است که محتوای آن سخن به مصلحت آنان و روش آن مقبول و دلپذیر باشد. 

 

 

 

 

مقصود از «قول» در جملهی « وقولوا» کنایه از مطلق برخورد است؛ با قول باشد یا عمل؛ نظیر «مایلفظ من قولٍ إلاّلدیه رقیب عتید» که مقصود خصوص قول در برابر فعل نیست ، بلکه مطلق کار است ؛ اعم از گفتار و رفتار؛ چنان که مراد از (خوردن مال مردم) مطلق تصرف است نه خصوص خوردن ؛ یعنی در سخن گفتن با مردم جز خیر و نیکی سخنی نگو ، و در امر به معروف و نهی از منکر ، از موازین آن خارج نشو و مراحل و شرایط آن را رعایت کن و در معاشرت یا داد و ستد با مردم ، مُحسنانه عمل کن.  

 

پیام این آیه این نیست که شما در هر شرایطی به نیکویی با اهل کتاب اقدام کرده و آنان را تکریم کنید ، بلکه پیام آیه این است که با مردم حسن معاشرت داشته باشید و مصداق حسن معاشرت ، گاهی نیکو سخن گفتن است و گاهی نیکو امر به معروف و نهی از منکر کردن و گاهی در جای خود و با شرایط و ویژگیهای خود ، جنگیدن. غرض آن که، امر به احسان غیر از امر به برخورد حسن و کاملاً با آن متفاوت است . 

 

مخاطبان آیه  

 

آیه مورد بحث به ظاهر در مقام نقل پیمانهایی است که از بنی اسرائیل گرفته شده، لیکن روح آن ، شامل امّت اسلامی نیز میشود؛ به ویژه اگر مخاطب «اذکر» مقدر در صدر آیه رسول گرامی و پیروان آن حضرت باشند؛ چون در این صورت با یادآوری پیمانشکنیهای بنیاسرائیل ، به مسلمانان گوشزد میکند که به عهدهای مزبور وفادار باشند ؛  

 

فرق تولّی و اعراض 

 

تولی مطلق پشت کردن است ، خواه قلب هم روی گردان شده باشد ، یا عقدالقلب به حال خود باقی باشد، ولی اعراض در جایی است که قلب نیَز پشت کند و منصرف شود، بنابراین مفاد آیه این است : تولی بنی اسرائیل با میل و انصراف قلبی بوده است . 

 

حُسن خُلق 

 

نقش حُسن خلق در ادارهی جامعه به قدری است که خداوند در وصف رسول اکرم ، بر علم پیامبر تکیه نمیکند ، بلکه خُلق آن را به بزرگی میستاید: «وإنک لعلی خلقٍ عظیم» ؛ گر چه خلق انسانی نشأت گرفته از علم عمیق است خود پیامبر نیز میفرماید:«بعثت لأُتمم مکارم الأخلاق» . سر این نکته آن است که آنچه مردم را بهرمند میسازد ، خُلق نیکوی رهبران جامعه و مدیران امت است نه صِرف علم آنان ، و به تعبیر دیگر مردم عالمان را در محور عمل آنان میشناسند و سرّ این که محبت اهل بیت عصمت ، به طور فراگیر و عمیق در دلهای مردم جای گرفته خُلق نیکوی آن بزرگواران است و گرنه بیشتر مردم از معارف بلند ائمه بهره وافی نمیبردند. 

 

  

 

 

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

شما اینجا هستید: خانه مقاله ها تفسیر شریف تسنیم سوره بقره (نشریه هادی شماره 110)