تفسیر شریف تسنیم سوره بقره(شماره 126)
- توضیحات
- دسته: مقالات
- منتشر شده در 29 مرداد 1400
- نوشته شده توسط مصطفی حسینی کوپایی
- بازدید: 548
وإذ يرفع إبرهيم القواعد من البيت وإسمعيل ربّنا تقبّل منّا إنّك أنت السميع العليم(127)
تناسب این آیه با آیات دیگر را بیان کنید؟
غرض محوري آيه نشاندادن شدّت شآمت و كثرت قبح موضعگيريهاي جاهلانه اهلكتاب در برابر آيين ابراهيم است، چنانكه سياق و آهنگ مجموعه آيات پيشين، به ويژه تكرار خطاب ﴿يا بنياسرائيل﴾ در آيه 122 و نيز سياق آيات بعد كه از يعقوب و فرزندان يعقوب سخن ميگويد گواه آن است؛ گويا آيه مزبور خطاب به يهود و نصارا كه عنايتي به كعبه و مسجدحرام ندارند و براي خود قبله و جهت ديگري قائلاند ميفرمايد: بنيانگذاران كعبه حضرت ابراهيم و اسماعيلاند.
دو آيه بعد نيز كه روح توحيدي و تسليمگراي ابراهيم و در نتيجه فاصله فراوان يهود و نصارا با مسلك و مرام آن حضرت را به تصوير ميكشد به آنان ميفهماند كه پيامبر اسلام كه اين همه در برابر او لجاجت ميكنيد و از ايمانآوردن به وي امتناع ميورزيد، از فرزندان همان بزرگ مرد و احياكننده مسلك اوست، بلكه با دعاي آن حضرت به نبوّت رسيده است
آیا حضرت ابرهیم اولین سازنده کعبه بود؟
سابقه كعبه و حرمت ويژه آن به دورانهاي پيش از نبوت حضرت ابراهيم(عليهالسلام) بازميگردد و آن حضرت اولين مؤسس و نخستين بنيانگذار كعبه نيست، بنابراين، هرگاه از كار حضرت ابراهيم و اسماعيل(عليهماالسلام) به عنوان «بنيانگذاري» ياد شود مراد بازسازي مجدّد است؛ نه ابتكار و احداث بيسابقه، زيرا خداي سبحان مكان پيشين كعبه و نقشه بازسازي آن را به او نماياند، تا وي آن را مجدداً بنا كند
چرا نام حضرت اسماعیل با فاصله از حضرت ابراهیم بیان شده است؟
درباره نكته و راز ذكر با فاصله نام حضرت اسماعيل(عليهالسلام) دو وجه محتمل است: 1. تعبير و تركيب و ترتيب ياد شده نشان ميدهد وي دستيار و معاون پدرش بوده و عنصر محوري معماري و بنّايي كعبه را خود ابراهيم خليلالرحمان بر عهده داشته است.
عبارت ربنا تقبل منا توسط حضرت ابراهیم و اسماعیل چه زمانی قرائت شد؟
در حديث است كه زمزمه اميرمؤمنان حضرت علي(عليهالسلام) هنگام بيلزدن زمين و شيار كردن باغ، آيه شريفه ﴿أيحسب الإنسن أن يترك سُدي﴾ (سوره قیامت، آیه 36) تا پايان سوره قيامت بود. مناسبت اين زمزمه با شيار كردني كه سبب حيات و زنده شدن ميشود اين است كه انسان گمان نكند بيهدف، ياوه و رهاست و اگر با مرگ در گور آرميد، روزي از قبر برانگيخته نميشود.
همه اجزاي كعبه با اين ذكر كه نشان خلوص محضِ معمار و دستيار آن بود بالا آمد، پس اين بنا حدوثاً و بقائاً با خلوص همراه بود.
يايش آن پدر و پسر چنين بود: اي پروردگار ما كه اين زمزمهها را ميشنوي و از اسرار ما آگاهي كه فرمان تو را امتثال ميكنيم و رضاي تو را خواستاريم، اين عملرا از ما بپذير
در چه صورتی عمل نزد خداوند مقبول است؟
الف. صحت عمل و قبول آن هر كدام فن خاص خود را ميطلبد، زيرا «صحت و فساد» از احكام فقهي است كه فن شريف فقه عهدهدار بيان شرايط صحت و موانع آن و لوازم هر يك از صحيح و فاسد از قبيل لزوم اعاده و قضا يا عدم لزوم آن در عبادات، و ضمان و عدم آن در معاملات است و «قبول و ردّ» از احكام كلامي است كه فن شريف كلام متولي آن است.
ب. فتواي فقه در مطلب اول اين است كه اگر عملي واجد همه شرايط و فاقد همه موانع و قواطع بود، صحيح است و اعاده يا قضا ندارد و اگر فاقد برخي از شرايط يا واجد بعضي از موانع بود باطل است و در صورت جبرانپذيري آن عمل، اعاده يا قضا لازم است، مگر دليل نافذ ديگري حكم به عدم لزوم اعاده كند.
فتواي كلام در مطلب دوم اين است كه اگر خداي حكيم وعده ثواب بر انجام صحيح عمل معين داد و شخص مؤمني آن عمل را به طور صحيح انجام داد چون خلف وعده محال «از» خداست، نه محال «بر» خدا، (هرچند خلف وعيد بي محذور است) يقيناً خداوند آن را قبول ميكند؛ يعني ثواب عطا ميفرمايد.
ج. پاداش يا كيفر عمل در قيامت با عنايت به درجه ايمان يا دركه كفر و نفاق عامل است؛ برخي افراد مشمول ﴿لهم درجت﴾ (سوره انفال، آیه 4)هستند و بعضي مصداق ﴿هم درجَت﴾ (سوره آل عمران، آیه 163) چنان كه برخي اشرار مشمول ﴿إنّ المنفقين في الدرك الأسفل من النار﴾(سوره نساء، آیه 145) خواهند بود. مقدار خلوص، حضور قلب و ساير اسرار، آداب و سُنَن عبادت سهم تعيين كنندهاي در اجر الهي دارد.
پذیرش عامل به جای عمل را توضیح دهید؟
در قرآن كريم همانگونه كه از پذيرش «عمل» در صورتي كه داراي حُسن فعلي و فاعلي باشد، سخن به ميان آمده، به پذيرشِ خود «عامل» نيز اشاره شده است؛ مثلاً درباره حضرت مريمٍّ فرمود: خداوند او را به نيكي پذيرفت.
ربّنا واجعلنا مسلمين لك ومن ذرّيّتنا أُمّة مسلمة لك وأرنا مناسكنا وتب علينا إنّك أنت التوّاب الرحيم (128)
راز دعای حضرت ابراهیم برای ذریه اش چیست؟
از سنتهای بارز حضرت ابراهیم دعا به فرزندان و نوادگان خویش است. سیرهی آموزندهی حضرت خلیلالرحمان راهگشای نیاشگران است که در چه زمان و در چه زمین و با چه زبان و با چه مضمون دعا کنند تا آیندگان، به ویژه فرزندان معنوی آن حضرت، به وی تأسی کنند. یکی از بهترین زمانها برای دعا، هنگام موفق شدن انسان به اشتغال یا انجام کارهای الهی است. حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل توانستند از فرصت مناسب نوسازی و بازسازی کعبه بهترین و بیشترین بهره را برای دعا و نیایش ببرند.
راز اینکه حضرت ابراهیم در مواقع حساس، از خدای سبحان ذریهی صالح میخواهد و برای آنان دعا میکند آگاهی وی به سرگذشت حضرت نوح است که چگونه با تحمل نُه قرن و نیم رنج نبوت، فرزند طالح برنامههای حیاتبخش وی را نادیده گرفت. اگر وی فرزند صالحی مانند فرزندان حضرت ابراهیم میداشت، ممکن بود تعلیم او عالمگیر شود و پیوند سلسلهی انبیای ابراهیمی به آن سلسله آشکارتر گردد. سرّ اینکه تقریباً در اواسط تاریخِ نبوت، دودمان نوح منقطع شده یا در خاطرهها نیست و پس از آن ، انبیای ابراهیمی ظهور میکنند همین است،
بنابراین، ابراهیم خلیل الرحمان که خواهان ماندگاری نیکنامی خویش بوده شاید برای مبتلا نشدن فرزندان خود به سرنوشت فرزند حضرت نوح این گونه دعا میکرده است.
مقام تسلیم را توضیح دهید.
هنگام اشتعال به نوسازی کعبه و پس از آن یکی از خواستههای آن حضرت و فرزندش از خداس سبحان این بود که پروردگارا ما را تسلیم محض خودت قرار ده:«ربنا واجعلنا مسلمین لک»
مقام تسلیم، مقام تفویض محض و برتر از مقام رضاست و با کمال توحید هماهنگ است . چنین منزلت والایی برای سالک بی ادعایی مانند حضرت خلیل و حضرت ذبیح، مطلوب بود و درخواست شد.
مراتب اسلام را توضیح دهید.
اسلام به معنای دین ، نه به معنای فعل قلبی و قالبی انسان، عین دین است؛ نه چیزی جدای از آن : «انّ الدین عندالله الإسلام» و برای دین مراتبی از قبیل ظاهر ،باطن و باطنِ باطن.همین درجات طولی برای اسلام نیز متصور، بلکه متحقق است.
حضرت ابراهیم کدام مرتبه را از خدا درخواست کرد؟
اسلامی که حضرت ابراهیم و اسماعیل برای خود و برخی از ذریهی خویش از پیشگاه خدای منّان درخواست کردند مرحله عالی عبودیت و انقیاد و تسلیم و انقیاد تام است. کلمهی «لک» که نشان اختصاص است نیز بر ارادهی این معنا دلالت میکند.
فرزندان معنوی حضرت ابراهیم چه کسانیاند ؟آیا دعای حضرت ابراهیم مشمول آنها میشود؟
نیایش بندگان ویژهی خدا این است:« ربنا هب لنا من أزواجنا و ذریّتنا قرّه أعین» و حضرت زکریا نیز ضمن درخواست اصل فرزند، طیّب و طاهر بودن او را نیز طلب کرد:« هبّ لی من لدنک ذرّیّهً طیبهً» بنابراین، محور اصلی و ظهور لفظی ، اختصاص نیایش به ذزیه طبیعی و نسل بدنی است؛ لیکن تنقیح مناط، تعمیم ملاک
و گسترهی نفوذ معنوی رهبران الهی ایجاب میکند که هر کس رهبری آنان را واقعاً بپذیرد و در عقاید جانحه و اعمال جارحه، پیرو راستین آنان باشد، از دوده و اُسرهی آنان به حساب آید، چنان که از خود آن ذوات قدسی به استناد آیهی «فمن تبعنی فإنّه منّی» و آیهی« إنّ أولی الناس بإبراهیم للّذین اتّبعوه و هذا النبی و الذین ءَامنوا» نقل شده که «سلمان منّا أهل البیت» و دربارهی عدّهی دیگری نیز از رجال و نساء چنین وارد شده است. نتیجه اینکه، امید گسترش آن نیایش، هر چند به نحو تشویق و ترغیب، نسبت به فرزندان معنوی آنان بعید نیست.
براین اساس نیل به کمال مزبور، یعنی مقام تسلیم و انقیاد و انقطاع کامل ، مختص به معصومین با ویژهی ذریهی ابراهیم خلیل الرحمان نیست و دیگران نیز میتوانند در مسیر تحصیل آن گام بردارند. در تأیید این نکته میتوان گفت که خدای سبحان ابراهیم خلیل الرحمان را پدر همهی مسلمانان معرفی میکند:« ملّه أبیکم إبراهیم هو سمّکم المسلمین من قبل»
در این آیه جمله "ارنا مناسکنا" به چه معناست؟
خطوط كلّي دين در ميان همه پيامبران(عليهمالسلام) مشترك و جزئيات و فروع آن متفاوت است و هر قومي راه و روش و آيين عبادي ويژهاي دارد: ﴿لكلّ أُمّةٍ جعلنا منسكاً﴾﴿ لكلٍّ جعلنا منكم شِرعةً ومنهاجاً﴾از اينرو حضرت ابراهيم(عليهالسلام) هنگام اشتغال به بازسازي كعبه تا پايان، از خداي سبحان خواست تا چگونگي عبادت در آن خانه را به وي بنماياند: ﴿أرنا مناسكنا﴾
درخواست ارائه، غير از تقاضاي تعليم و يادگيري است، از اينرو آن دو پيامبر بزرگوار نگفتند ﴿علّمنا مناسكنا﴾ بلکه تنزّل عيني عمل را خواستار شدند.
پس از درخواست ارائه عيني مناسك، حضرت جبرئيل به محضر آن دو بزرگوار(عليهمالسلام) رسيد و پيشاروي آنان اعمال حجّ (طواف، سعي، وقوفين و...) را انجام داد و آنها نيز همان كارها را تكرار كردند.
درخواست توبه در این آیه به چه معناست؟
عنوان توبه، در بسياري از موارد به درخواست لطف و عنايت الهي و طلب تنبّه اطلاق ميشود، چنانكه خداي سبحان از شمول لطف الهي بر مؤمنان، با تعبير ﴿تاب﴾ ياد ميكند: ﴿لقد تاب الله علي النَبي والمهجرين والأنصار الذين اتبعوه في ساعة العسرة من بعد ما كاد يزيغ قلوب فريق منهم﴾درخواست توبه از سوي دو پيامبر معصوم، حضرت ابراهيم و اسماعيل(عليهماالسلام): ﴿تب علينا إنّك أنت التوّاب الرحيم﴾ نيز ناظر به اين معنا از توبه است، زيرا توبه از معصيت، درباره معصومان(عليهمالسلام) كه عصيان و نسيان ندارند متصور نيست، بلكه درخواست توبه ابتدايي يا ترفيع درجه و بذل عنايت زايد است.
چرا در این آیه خداوند از تواب الرحیم استفاده کرده است؟
خواندن پروردگار به اسم ﴿التواب الرحيم﴾ به معناي درخواست تداوم افاضه رحمت يا لطف بيشتر به خود و فرزندانشان است و چون توّاب با وصف رحيم ذكر شده دو چيز را به همراه دارد: يكي اينكه قطعاً قبول ميفرمايد، زيرا مبدأ رحيم هرگز بيمهري نخواهد كرد. دوم آنكه قبول توبه براساس رحمت و فضل است؛ نه عدل و حكم قطعي؛ يعني خداوند يقيناً توبه واجد شرايط را ميپذيرد.
مقام توکل و رضا و تسلیم چیست؟
قام تسليم، از مقام توكل و رضا برتر است. توكل جزو فضايل اخلاقي است؛ ليكن از مراحل بين راهِ تكامل سالك است. در اين مرحله انسان كه خواستههايي دارد و ميداند حتي در صورت برخورداري از همه اسباب و وسائل شناخته شده، به سبب ناآگاهي از بسياري از امور، به همه خواستههايش نميرسد.
مقام رضا سخن از پسنديدن و رضاي انسان به رضاي خداوند است. راضي بودن، فرع بر ديدن خود و ديدن طبع و ميل و تشخيص خود است، زيرا انسان پس از آنكه كاري را مطبوع خود تشخيص داد به خداوند ميگويد: رضا و ميل من همان است كه تو به آن راضي و مايلي.
در مقام تسليم، سالك بر اثر احساس ذلّتي كه در پيشگاه خداي سبحان دارد، هرگز خود را نميبيند.
مراحل توبه چیست؟
حقيقت توبه كه به معناي بازگشت و رجوع است داراي سه مرحله مترتّب بر يكديگر است
: الف. توبهاي از خداوند بر بنده، كه سبب تنبّه و توجّه او بوده و مايه يَقَظه است، زيرا حالت انابه و توجه، نعمت است و مالك و عطاكننده هر نعمتي خداي سبحان است: ﴿وما بكم من نعمةٍ فمنالله﴾
ب. توبهاي از بنده به سوي خداوند كه در اظهار ندامت و پشيماني او از گناه يا قصور ذاتي تجلّي مييابد.
ج. توبهاي از خداي سبحان به سوي بنده، كه او را به درگاه خويش راه داده، توبهاش را درباره تقصير يا قصور ميپذيرد.