مقالات

تفسیر شریف تسنیم(نشریه هادی 88)

آیه 28- كيف تكفرون بالله وكنتم اموتا فاحياكم ثم يميتكم ثم يحييكم ثم اليه ترجعون

گزيده تفسير  

كافران گرچه اصل حيات و مرگ آدمى را مى پذيرند، ليكن از يك سو آنها را به غير خدا اسناد مى دهند و از سوى ديگر آنها را به دنيا منحصر كرده، حيات برزخى و قيامتى انسان را منكرند و خداى سبحان با تعجب يا توبيخ مى پرسد: چگونه به خدايى كفر مى ورزيد كه پس از اين كه مرده بوديد شما را زنده كرد (تولد دنيايى) و دوباره نيز شما را مى ميراند و پس از آن زنده مى كند (تولد برزخى) و سپس به سوى او باز مى گرديد (تولد قيامتى).

انسان در آغاز، خاك يا نطفه اى مرده است خدا به او حيات مى بخشد.

آنگاه پس از طى زندگى دنيا با مرگ او را به جهان برزخ منتقل مى كند و پس ‍ از طى حيات برزخى نيز او را مرگى ديگر به قيامت منتقل مى كند. پس ‍ انسان از يك سو به مبدا ازلى و از سوى ديگر به مرجع ابدى مرتبط است. تامل در مراحل مزبور، از آيات انفسى و بهترين راههاى خداشناسى است. موجود فقير نه بدون مبدا فاعلى آفريده مى شود، نه خود آفريننده خويش ‍ است و نه ديگران كه همانند او فقيرند توان آفرينش وى را دارند. انتقال انسان از نشئه اى به نشئه ديگر نيز همين گونه است.

انسان مسافرى است كه پس از پيمودن مراحل سفر، به لقاى جمال و مهر يا جلال و قهر الهى مى رسد و لقاى خدا درجاتى دارد كه صاحبان نفس ‍ مطمئن پس از رضاى به قضاى الهى و مرضى حق شدن، به پيمودن مراحل برتر آن دعوت مى شوند.

تحریر رساله الولایه (نشریه هادی شماره 88)

 

تفسیر شریف تسنیم(نشریه هادی 87)

آیه 26 - ان الله لا يستحى ان يضرت مثلا ماب عوضه فما فوقها فاما الذين امنوا فيعلمون انه الحق من ربهم و اما الذين كفروا فيقولون ماذا اراد الله بهذا مثلا يضل به كثيرا و يهدى به كثيرا و ما يضل به الا الفاسقين

گزيده تفسير  

خداى سبحان در پاسخ اعتراض مخالفان به مثلهاى قرآن، مى فرمايد: خدا از تمثيل به امورى مانند پشه حيا نمى كند و انسانها نيز در برابر چنين مثلهايى دو گروهند: مومنان، كه آن مثلها را حق و از جانب خدا مى دانند و كافران، كه نقد بى جا دارند و خداوند با اين مثلها گروهى را هدايت و بسيارى را گمراه مى كند؛ ليكن اضلال كيفرى الهى تنها دامنگير فاسقانى است كه از طاعت حق و صراط مستقيم او خارج شده اند. قرآن كتابى است جهانى و بايد معارف خود را به گونه اى بيان كند كه براى همه انسانها قابل فهم باشد و بهترين زبان براى تبيين معارف بلند، براى توده مردم تمثيل است. مثالهاى قرآن نيز برخى به امور بزرگ و برخى به امور كوچك است، گرچه بزرگى و كوچكى اشيا در قياس با يكديگر است و آفرينش همه چيز نسبت به خدا يكسان است.

در اين آيه مومنان به علم ستوده شده و كافران به جهل ضمنى توبيخ شده اند و در پايان آيه سخن از هدايت و اضلال الهى است، هدايت خدا هم ابتدايى است و هم پاداشى، ليكن اظلال الهى تنها كيفرى است و خداوند هرگز اضلال ابتدايى ندارد.

تفسیر شریف تسنیم-سوره بقره(نشریه هادی شماره 86)

آیه 25

 و بشر الذين امنوا وعملوا الصالحات ان لهم جنات تجرى من تحتها الانهار كلما رزقوا منها من ثمره رزقا قالوا هذا الذى رزقنا من قبل و اتوا به متشبها و لهم فيها ازواج مطهره و هم خالدون

تفسیر

بشر: بشارت به معنای خبری است که در چهره تغییری ایجاد کند. در قرآن علاوه بر خبر مسرت بخش برای خبر حزن انگیز نیز به کار می­رود. تبشیر از باب تفعیل است و معنای کثرت می­دهد. این کثرت یا به علت کثرت نعمت­های بهشت است و یا به معنای کثرت مومنان.

رساله الولایه (نشریه شماره86)

1-     عوالم حقیقی انسان در قوس صعود و نزول

در فصل اول گذشت که انسان در دنیا با قوانین اعتباری زندگی می­کند، در حالی که انسان موجود حقیقی و تکوینی است و کمالات او باید حقیقی و تکوینی باشد و با اعتباریات تأمین نمی­شود؛ پس باید پشتوانه این قوانین اعتباری حقایقی تکوینی باشد، زیرا انسان در قوس نزول از دیار حقیقت آمده و در قوس صعود نیز به دیار حقیقت می­رود.

تفسیر تسنیم (نشریه هادی شماره 85)

بسم الله الرحمن الرحیم

فان لم تفعلوا و لن تفعلوا فاتقوا النار التی وقودها الناس و الحجاره اعدت للکافرین (24)

عذاب مومنان فاسق

بعضی از مفسران و متکلمان از جمله (اعدت للکافرین) چنین برداشت کرده اند که عذاب جهنم اختصاص به کافران دارد و شامل مومن فاسق نمی شود و این پنداری نادرست است.

رساله الولایه (نشریه شماره84)

 

 

بسم تعالی

 

2-1-2. موانع بازگویی همه سطوح حقیقت وحی به مردم

دو مانع مهم برای دستیابی عموم مردم به حقیقت و کنه این معارف وجود دارد:

1-     این حقایق علوی اساسا در قالب الفاظ و کلام متعارف نمی گنجند.

2-     در صورت بیان لفظی این گونه معارف، عقل مردم عادی از ادراک آن ناتوان و محروم است و چه بسا از شندین چنین معارفی دچار سرگردانی و تناقض پنداری و تردید در اصل دین و انحراف عقدیه شوند.

در واقع، ادراک این معارف و رسیدن به حقیقت آن ها از طریق الفاظ و مفاهیم و علوم حصولی و دراستی میسور نیست، هر چند الفاظ و مفاهیم و علوم حصولی و دراستی می توانند برای تفهیم آن حقایق تا اندازه ای موثر باشند، اما شاهراه رسیدن به ادراک آن حقایق علوی چیز دیگری است که همانا طریقه ی معرفت و تذهیب نفس است.

تحریر رساله الولایة (نشریه هادی شماره 83)

به نام خدا

شواهد روایی

در مقام اول و دلیل عقلی بیان و اثبات شد که اعتباری که خاستگاه وحیانی دارد، به باطن و حقیقت متکی است و راه و طریق آن است و در مقام دوم برای تأیید این مطلب عقلی، نخست تعدادی از آیات قرآنی که دالّ بر این مطلب است ذکر شد و اینک از میان روایات فراوان، برخی از آنها نقل و تبیین می شوند.

خطوط کلی روایات

1-1  عینیت اهل بیت (علیهم السلام) با حقیقت قول ثقیل (وحی)

تفسیر شریف تسنیم (نشریه هادی شماره 83)

(الذی جَعَلَ لَکُمُ الارضَ فِراشاً وَ السماءَ بِناءً وَ انزَلَ مِنَ السماءِ ماءً فَاخرَجَ بِهِ مِنَ الثَمَراتِ رِزقاً لَکُم فَلا تَجعَلوا لله انداداً وَ اَنتُم تَعلَمون (آیه 22)

گزیده تفسیر

خداوند سبحان با تبیین ربوبیت خود در قالب ذکر برخی آیات آفاقی که نمونه ای از مجموعه نظام آفرینش است، انسان را متوجه توحید ربوبی می کند و در ذیل آن او را از هر گونه شرک آشکار و پنهان نهی می کند، تا انسان که مسافر الی الله است بتواند در پرتو عبادت، زاد و توشه راه را که تقواست تحصیل کند.

شما اینجا هستید: خانه مقاله ها